آرشیو پایان نامه مدیریت -ایجاد زنجیرههای استراتژیک (بررسی روابط علی و معلولی) |
با بهره گرفتن از منطق علت و معلولی و از بالا به پایین ازجنبههای مالی تا جنبه رشدویادگیری، اهداف استراتژیک هر یک از جنبههای همسو با جنبهی ماقبل خود و استراتژیهای سازمان تبیین میگردند. به عنوان مثال پس از تعیین اهداف استراتژیک در جنبه مالی، اهداف استراتژیک در جنبه مشتری به گونهای تعریف میگردند که پتانسیل لازم در جنبه مشتری، پتانسیل لازم به منظور دستیابی به اهداف مالی را تضمین نمایند (فضل الهی، ۱۳۸۷، ص ۴۵-۴۷).
گام پنجم: تعیین شاخصها و اولویت آنها
در این گام تعیین شاخصهای مناسب اهمیت فراوانی دارد؛ چرا که اگر شاخصها به درستی انتخاب نشوند، ممکن است گمراهکننده بوده و یا سازمان در محاسبه و به کارگیری آنها دچار مشکل شود. هزینه محاسبه شاخصها نیز باید در حد قابل قبول باشد. همچنین بایستی شاخصها به گونهای انتخاب شوند که امکان تغییر کاذب در آنها وجود نداشته باشد. همچنین، تعداد کل شاخصها نباید از ۲۰ الی ۲۵ شاخص فراتر رود (شخص نیایی، ۱۳۸۲، ص۳۸).
گام ششم: وزندهی به شاخصها
در این گام و پس از شناسایی شاخصهای با اهمیت بالا در گام قبل، محاسبه وزن شاخصها صورت میگیرد که در ادامه آورده شده است.
گام هفتم: تهیه کارتهای امتیازی متوازن
با بازنگری تمام اجزای اساسی عوامل کلیدی موفقیت، شاخصها، اهداف کمی توسط افراد مختلف، نسبت به نهایی نمودن و تصویب کارت امتیازی متوازن اقدام میگردد و با بهره گرفتن از دادههای مراحل قبل کارتهای متوازن برای هرمنظر تهیه میگردد. پس از تهیه کارتهای متوازن حا ل میبایست اهداف کمی برای هر شاخص تعیین گردد. این اهداف باید به گونهای تعیین شوند که قابل تحقق و دستیافتن باشند (شخصنیایی، ۱۳۸۲، ص۳۹).
۲-۳-۱۵ چالشهای کارت امتیازی متوازن
۲-۳-۱۵-۱ چالشهای طراحی
طراحی کارت امتیازی متوازن با ترسیم نقشهی استراتژی به عنوان شالودهی کارت امتیازی متوازن شروع میشود. ترسیم بهینه نقشه استراتژی نیازمند ارائه راهحلی مناسب به دو نکته کلیدی ذیل است که متأسفانه در مقام عمل چنان مورد توجه قرار نمیگیرد.
۲-۳-۱۵-۲ چالشهای اجرایی
- عدم اجرای مطلوب استراتژی و اهداف راهبردی مورد نظر سازمان کارکنان در جهت تحقق
- عدم آگاهی و درک کارکنان از چشمانداز سازمان
- عدم همسویی و همدلی کارکنان در جهت تحقق اهداف مرتبط با چشم انداز سازمان
هنگامیکه نقشه استراتژی و کارت امتیازی متوازن در سطح بنگاه طراحی شدند. باید درون سازمان نیز اجرا شوند. این مسأله با خود، چالش های ساختاری و فرهنگی میآورد (ابن رسول و دیگران، ۲۰۰۷).
۲-۳-۱۵-۳ چالشهای ساختاری
زمانی به وجود میآیند که نخواهیم مطمئن شویم نقشهها و کارتهای امتیازی تسرییافته و با سطوح بالاتر خود همسو هستند. و میتوانند نیازمندیهای عملکردی واحد مربوطه را تأمین کنند. باید تصمیم بگیریم چند کارت امتیازی اجرا شود. و تا چه سطحی از سازمان جاری گردد، البته این امر به آرمانها و اهداف سازمانی بستگی دارد.
۲-۳-۱۵-۴ چالشهای فرهنگی
علیرغم چالشهای ساختاری که به آن اشاره شد فرهنگ، بزرگترین تهدید برای کارت امتیازی متوازن است. بیشتر کارتهای امتیازی به موفقیت نمیرسند، به علت عامل فرهنگ است. یک سیستم کارت امتیازی که به خوبی اجرا شده باشد. به دو نتیجه مشابه منجر میشود. شفافیت عملکرد و پاسخگویی. این نتایج برای بعضی از افراد، ایجاد ابهام میکند. و برای برخی ترسناک است و باعث بر افراشته شدن دیوارهای مقاومت فرهنگی میشود. این موانع فرهنگی را باید معرفی و بر آنها غلبه کرد (نیون، ۲۰۰۵، ص۱۲۶-۱۳۴).
۲-۳-۱۶ مزایای استفاده از کارت امتیازی متوازن
استفاده از کارت امتیازی متوازن چارچوبی را فراهم میکند تا سازمان بتواند استراتژی خود را پیاده کرده و نتایج آن را اجرایی سازد. برخی از مهمترین مزایای استفاده از کارت امتیازی متوازن عبارتند از:(کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۲۴-۳۱)
- یکپارچگی و نظارت[۱]: کارت امتیازی متوازن میزان پیشرفت در تحققاهداف استراتژیک و تمرکز بر اجرای آن را کنترل میکند. این فرآیند، مشتریمحور بوده و تمام سازمان را به صورت یکپارچه برای دستیابی به چشماندازش در بر میگیرد.
- تمرکز[۲]: ایجاد حداکثر سه یا چهار سنجه استراتژیکاصلی برای هر کدام از منظرهای چهارگانه کارت امتیازی متوازن، باعث میشود تا سازمان بیشتر به دنبال شناسایی سنجههای عملکردی باشد که نسبت به استراتژی منتخب ضروریتر هستند و در نتیجه از پرداختن به سنجههای غیر ضروری پرهیز خواهد کرد. این مسأله به تیم مدیریت اجازه میدهد تا به جای تمرکز بر تحقق اهداف کمی کوتاهمدت بر اهداف بلندمدت سازمان متمرکز شوند.
- بازخور[۳]: کارت امتیازی متوازنبرای شناسایی و تفهیم استراتژیهای سازمان، چارچوبی را ایجاد میکند که به واسطه آن، برای مقایسه عملکرد واقعی با اهداف از پیش تعیین شده، فرآیند بازخور به وجود میآید.
۴٫ همسویی[۴]: کارت امتیازی متوازن مکانیسمیرا برای همسوسازی فعالیتها، فرآیندها، و گروههای مختلف با اهداف بلندمدت و کوتاهمدت در تمام سازمان فراهم میآورد. - ارتباطات[۵]: کارت امتیازی متوازن، ابعاد اصلی سازمان را در چهارچوب روابط علی و معلولیشناساییمیکند. و در نتیجه، تصمیمات و اقدامات اجرایی مرتبط با آن میتوانند به یک شیوه ارتباطی کاملاً مشهود و دوسویه برای انتقال استراتژی در تمام سازمان تبدیل شوند.
- مسئولیتپذیری[۶]: کارت امتیازی متوازن با متصل نمودن عملکرد افراد به استراتژی، مکانیسمیفراهم میکند. تاتکتک افراد خود را در مقابل دستیابی به نتایج مسئول بدانند.
- مشارکت[۷]: هر چه قدر مدیران و کارکنانسازمان بتوانند استراتژی را درک و نقش عملکردشان را در موفقیت آن بفهمند، به همان میزان خواهند توانست تصمیمات مستقلی را در رابطه با استراتژی اخذ نمایند که با اتکای صرف به برداشتهای اولیه خود از استراتژی، هیچگاه قادر به انجام چنین مشارکتی نبودند.
- تبدیل[۸] و تکامل: همانگونه که افراد یاد میگیرند با همدیگر روی اهداف مشترک کار کنند، کارت امتیازی متوازن تبدیل به یک ابزار اهرمیتکاملیمیشود. با ارائه گزارشهای عملکرد در تمام سازمان، فرآیند بازخور موجود در کارت امتیازی تبدیل به مکانیسمیبرای انتقال دانش و اصلاح و تعدیل استراتژی بر اساس حقایق و بینشهای بوجود آمده در افراد میشود (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۲۴-۳۱).
۲-۳-۱۷ کاستیهای کارت امتیازی متوازن
تحقیقات نشان داده است که مدیران در راهبری، ارزیابی و مدیریت عملکرد سازمان خود با مشکلات کلیدی زیر مواجه می باشند:
- عدم اجرای مطلوب استراتژی و اهداف راهبردی موردنظر سازمان
- عدم آگاهی و فهم کارکنان از چشمانداز سازمان
- عدم همسویی و همدلی کارکنان درجهت تحقق اهداف مرتبط با چشمانداز سازمان
- وجود تعارض و تنش معنی دار ما بین مدیران عالی و بخشی بدلیل نادقیق بودن و ذهنی بودن شاخصهایکارت امتیازی متوازنو استفاده از الگوهای نامناسب برای ارزیابی.
- کارت امتیازی متوازن در تعریف مجموعهای از شاخصهای کمی تحکیمکننده ارزشهای عملکرد چه در سطح انفرادی (یعنی شاخص عملکرد) و چه برای ادغام ویکپارچگی شاخصها ضعیف است. به این ترتیب کارت امتیازی متوازنتکنیکی برای تخمین کمی سهم هر گروه شاخص در دستیابی به اهداف چه بطور نسبی وچه مطلق، فراهم نمیکند و همینطور اهمیت نسبی هر کدام از شاخصها را در چشمانداز خودش مشخص نمیکند.
- یکپارچه کردن نتایج کارت امتیازی متوازننیز توسط کاربران بطور ذهنی انجام میشود، لذا این کاستیها با خاصیت ویژه کارت امتیازی متوازن در تعارض قرار میگیرد که کاپلان ونورتون به آن تاکید ویژه داشتند، آنها قدرت ویژه کارت امتیازی متوازن را فراهم نمودن ظرفیت یادگیری استراتژیک برای شرکت ها و توانا کردن آنها در تجدید نظر در استراتژی هایشان در مواقع لازم، ذکر کردهاند.
مهمترین نقطه ضعف این رویکرد آن است که به منظور ارائه تصویری کلی از عملکرد به مدیران عالی سازمان طراحی شده است. بنابراین، نه تنها به سطوح عملیاتی سازمان نمیپردازد بلکه حتی این قابلیت را نیز ندارد. همچنین چارچوب کارت امتیازدهی متوازن به عنوان ابزاری کنترلی و نظارتی ایجاد شده است و به بهبود توجهی ندارد (نوبل و دیگران، ۱۹۹۷، ص۱۴۵-۱۴۷).
اگرچه کارت امتیازدهی متوازن چارچوب ارزشمندی است که نواحی مهم و حساس را برای ارزیابی ارائه میکند ، اما در مورد اینکه چگونه میتوان شاخصهای مناسب را پس از شناسایی معرفی کرد و در نهایت در جهت مدیریت سازمان به کار برد، حرفی به میان نمیآورد. همچنین این مدل به جنبه رقبا هیچگونه توجهی نمیکند و خواستههای تمامیذینفعان سازمان را در نظر نمیگیرد (نیلی و آدامز، ۲۰۰۲، ص۶).
۲-۳-۱۸ نتیجهگیری
با رشد تعداد سازمانهایی که نوع فعالیت شان مستلزم سرمایهگذاریهای هنگفت مالی و فکری در بخشهای تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و خدمات نوین است که غالباً در مورد بازگشت سرمایهشان دارای حساسیت ویژه هستند، ارزیابی عملکرد اهمیت ویژهای پیدا میکند.
کارت امتیازی متوازن بعنوان یکی از آخرین نوآوریهای مدیریتی، یک سیستم اندازهگیری چند بعدی است که یک چارچوب ارزیابی عملکرد را با نگاهی یکپارچه بر عملکرد کسب و کار ارائه میکند و شامل ابعاد مالی کمی نتیجهگرا و کوتاهمدت و ابعاد غیرمالی کیفی، محرک (پیش برنده) و دراز مدت است. ویژگی کلیدی کارت امتیازی متوازن تأکید بر ایجاد ارتباط بین شاخصهای عملکرد و استراتژی شرکت میباشد. و بدلیل جامعیت و فراهمآوردن مجموعهای از شاخصهای مالی و غیرمالی و اتصال شاخصها به استراتژی و تقویت رویکرد کلنگر، انتظار میرود که مشکلات مطروحه ارزیابی عملکرد را کاهش دهد.
بخش دوم از فصل دوم
۲-۴ آشنایی با مالیات و امور مالیاتی استان آذربایجان غربی
۲-۴-۱مقدمه
دولت برای تأمین هزینههای خود ازمنابع مختلف، درآمد تحصیل میکند. گرچه بخشی ازدرآمدهای دولت در کشور ما ازطریق استقراض از بانک مرکزی، بخشی از فروش نفت و بخشی دیگر از درآمد حاصل از خدمات مختلف مانند خدمات پستی، حمل و نقل و انحصارات دولتی است، اما مالیات نیز بخش بسیار مهم و اثرگذاری از درآمد دولت را تشکیل میدهد. اهمیت مالیات بیشتر از آن جهت است که ارتباط میان مردم و دولت را حفظ کرده و دولت را ملزم به پاسخگویی دربرابر درآمد بهدست آمده میکند.
صاحبنظران اقتصاد و توسعه معتقدند که درآمدهای مالیاتی در راستای تأمین هزینههای دولت، شرایط نامطلوب اقتصادی آن جامعه را بهبود میبخشد. سهم درآمدهای مالیاتی دولتها ازتولید ناخالص داخلی کشورها معمولاً قابل توجه است. البته دراقتصاد ایران این سهم رقم بسیار ناچیزی است. عدم فاصلهی میان دولت و مردم مهمترین مسأله در پرداخت «با رغبت» مالیات است. زمانی که مردم بدانند هرگونه شانه خالی کردن از زیر پرداخت مالیات در نهایت به زیان خود آنهاست و مانع از اجرای برنامههای رفاهی دولت خواهد شد، مطمئناً مالیات را با رغبت خواهند پرداخت. این موضوع الزامات بسیاری دارد که از آن جمله پاسخگویی دقیق دولت به مطالبات مردم و انتقادهاست.
۲-۴-۲ تعاریف و مفاهیم عملیاتی
تعریف مالیات
مالیات[۹] قسمتی ازدرآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومیو اجرای سیاستهای مالی درراستای حفظ منافع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی کشوربه موجب قوانین و بهوسیلهی اهرمهای اداری و اجرایی دولت وصول میشود. عدهای از صاحبنظران مالیات را مبلغی میدانند که دولت از اشخاص، شرکتها و مؤسسات برطبق قانون برای تقویت عمومیحکومت و تأمین مخارج عامه میگیرد، پس مالیات برای پرداخت مخارج عمومیو اجرای سیاستگذاری مالی لازم است. البته قانون گذار در متن قانون مالیاتهای کشور ما اشاره ای به هدف توزیع عادلانهی ثروت نکرده است.(سایت سازمان امور مالیاتی کشور، زمستان ۱۳۹۰)
۱) مبنای مالیات(پایهی مالیاتی):
مبنای مالیات عامل متغیر یا هر مفهوم دیگری همچون درآمد یا دارایی است که طبق قانون بر آن، مالیات وضع میشود.
۲) نرخ مالیات[۱۰]:
درصدی از مبنای مالیات یا پایهی مالیاتی است که مبنای محاسبات مالیات مورد نظر قرار میگیرد، به عبارت دیگر نرخ مالیات در هر مبنا اندازهی اخذ مالیات را با توجه به قوانین و آییننامههای مالیاتی دولتها درمبنای مورد نظر نشان میدهد.
انواع محاسبه نرخ مالیات به شرح ذیل است:
▪ نرخ مالیات تناسبی:
نرخی که بدون توجه به تغییرات مبنای مالیات، همیشه ثابت است.
▪ نرخ مالیات تصاعدی:
برعکس نرخ تناسبی با افزایش مالیات مقدارش افزایش مییابد که لزوماً متناسب با افزایش مبنای مالیات نیست.
▪ نرخ مالیات تنازلی:
هرچه مبنای مالیات وسیعتر میشود، ازنرخ مالیات کاسته میشود.
مبلغی که برمبناهای مختلف تعلق میگیرد و از مؤدیان وصول میگردد. بهطورمعمول در هر کشور تعیین میزان مالیاتها با توجه به نیازها و هزینههای بخش عمومیو فواید حاصل از اجرای برنامههای دولت صورت میگیرد.
ازعوامل دیگر تعیین میزان و حد مالیاتها، مقایسه هزینهی آن با هزینههای منابع غیرمالیاتی ازقبیل وامها اعم از داخلی و خارجی است. اغلب کشورهای درحال توسعه با کسری بودجههای سالانه و مشکلات مالی در زیر ساختهای اقتصادی و اجتماعی مواجهند، افزایش درآمدهای مالیاتی یکی از راههای طبیعی و بدیهی مقابله با این مشکل است.
هرگونه افزایش در درآمدهای مالیاتی به یکی از صور زیر قابل حصول است:
▪ افزایش نرخ مالیاتهای موجود و جاری؛
▪ افزایش مبنای مالیاتهای موجود و جاری ازطریق حذف معافیتها و بخشودگیها
▪ برقراری مالیات جدید
[۱] - Surveillance
[۲] - Centralization
[۳] - Feedback
[۴] -Alignment
[۵] -Communication
[۶]-Responsibility
[۷]- Partnership
[۸] - Conversion
[۹] -Tax
[۱۰] -Tax Rate
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-02-31] [ 08:38:00 ب.ظ ]
|