پایان نامه مدیریت در مورد :فرآیند ایجاد برند |
فرایند ایجاد یک برند قدرتمند، شامل چهار مرحله اصلی به شرح زیر است (کلر، ۲۰۰۳):
مرحله اول، هویت برند: تدوین ذهنیتهایی که برند، قصد دارد ایجاد کند و اطمینان از شناسایی برند توسط مشتری و مرتبط ساختن آن با یک طبقه خاص از نیاز. مرحله دوم، معنای برند: مرتبط ساختن یکسری ویژگیهای ملموس و ناملموس به برند. مرحله سوم، پاسخ برند: استخراج پاسخ مطلوب از مشتریان، برحسب قضاوت و احساسات. مرحله چهارم، طنین برند: تبدیل پاسخ برند به ایجاد یک رابطه شدید و مبتنی بر وفاداری بین مشتریان و برند.
در جریان این چهار مرحله، کلیه فعالیتهای سازمان باید همسو شود تا شش دارایی ذهنی ارزشآفرین شامل برجستگی، عملکرد، تصویرسازی، احساسات، قضاوت و طنین برند در ذهن مشتریان ایجاد شود. بازتاب این شش دارایی در ذهن مشتری سبب ایجاد رضایت خاطر آنان خواهد شد (کلر، ۲۰۰۶).
۲-۳-۷- وجوه برند
۲-۳-۷-۱- برند دستاورد مجموعه ای از رفتارهاست
مصرف کنندگان برندها را بر اساس فعالیتهای عملکردی که از خود بهجا میگذارند، مورد قضاوت قرار می دهند و بر مبنای فعالیتها و هزینه های تبلیغاتی در مورد آنها داوری نمیکنند. هر آنچه سازمان انجام میدهد از پتانسیل تأثیرگذاری بر برند برخوردار است. فرهنگ و جهتگیریهای کلی و استراتژیک کسب و کار باید بهنحوی یکپارچه و منطبق شوند تا بتوانند برند برتری را برای ذینفعات بیافرینند. هر برند، تابعی از رفتارهای سازمانی است (به آبادی، ۱۳۸۸: ۴۶-۴۳).
۲-۳-۷-۲- برند تنها در ذهن ماست
این انسانها هستند که به برندها حیات میبخشند نه سازمانها. برند در کارخانه یا استودیو یا در ترازنامه شرکت خودیافت نمی شود بلکه باید آنرا صرفاً در ذهن مصرف کنندگان، کارکنان، تامینکنندگان و سایر ذینفعان جستجو کرد. به بیان دیگر، برند دارای ماهیتی اجتماعی است و قدرتمندترین برندها آنهایی هستند که ذینفعان نسبت به آنها احساس مالکیت داشته و آنرا متعلق به خود میدانند و میگویند “این برندِ دلخواهِ من است". همانطور که پرندگان از تکههای کوچک چوب برای خود لانه میسازند، افراد هم از کوچکترین تعاملات و خاطرههایشان از یک برند تصویری از آن در ذهن خود میسازند (میلر و مور، ۱۳۸۵: ۱۶-۱۵).
۲-۳-۸- ساختار برند
۲-۳-۸-۱- ساختار مشهود
برند می تواند با قدرت جذبکردن ارزشهای سازمانی از درون مجموعه خود و ایجاد جذابیت برای مصرف کنندگان از بیرون، تبدیل به یک برند قدرتمند شود. ایجاد جذابیت از بیرون بیشتر تلاشی است که در ساختار مشهود هر برند صورت میگیرد. ساختار مشهود از این نظر به آن گفته میشود که قابل دیدن و تشخیص دادن است. از این رو، هر برند از شش عامل ظاهری برخوردار است که این عوامل، منتقلکننده پیام و تصویر هر برند به مصرف کنندگان است. این شش عامل عبارتند از: نام، لوگو و نماد، کاراکتر، شعار و طنین و بستهبندی. در مورد برند، از کاراکتر بهعنوان امضای آنها یاد می کنند و بیان میدارند: همانگونه که امضاء می تواند شخصیت امضاکننده را نشان دهد، این نمادها نیز این امکان را می دهند که ذات درونی برند و برداشتی را که از خود دارد، جستجو شود (به آبادی، ۱۳۸۸: ۴۳).
اگر به چند برند در ایران مانند؛ تک ماکارون که از یک نماد برآمده از محصول آن شرکت، که ماکارونی است و یا چیتوز که یک میمون نماد آن است و نیز لبنیات روزانه که از یک گاو خندان بهره گرفته شده است، بهدرستی نگریسته شود، این نکته آشکار خواهد شدکه تمام این برندها، از برندهای پرقدرتی هستند که توانسته اند رابطه خوب و مستمر با مشتریان خود بهوجود آورند؛ ضمن اینکه کاراکترها به شرکتها کمک می کنند که بتوانند در برنامه های تبلیغاتی، موفقتر از شرکتهای رقیب خود عمل کنند (برمن و همکاران، ۲۰۰۹).
۲-۳-۸-۱- ساختار نامشهود
همانگونه که شخصیت انسان به وی کمک می کند تا همواره بتواند اصالت خود را به اطرافیانش ثابت کند، ساختار نامشهود هر برند نیز کمک می کند که همواره اصالت و هویت خود را به دیگران ثابت کند. همچنین برند نیز ممکن است در ساختار مشهود خود تغییر بوجود آورد، اما تمایل دارد که بیان کند که “من همان برند گذشته هستم” و به مصرف کنندگان القاء کند که این تغییر ظاهری، نوعی بهروز شدن و نو شدن است (میلر و مور، ۱۳۸۵: ۱۶-۱۵). امروزه تمامی کارشناسان مدیریت برند در دنیا تاکید ویژهای بر ساختار نامشهود هر برند دارند و مهمترین عنصر تشکیلدهندهی هر برند، هویت آن است. این هویت همانند اثر انگشت انسانهاست. هویت برند، باید از ابتدا تا هر زمان که در بازار حضور دارند، یکسان و بدون تغییر باشند (به آبادی، ۱۳۸۸: ۴۶-۴۳).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-02-31] [ 08:39:00 ب.ظ ]
|