کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب


 



نظم و انسجام در خانواده از دیدگاه پارسونز

پارسونز در معنای محدود کلمه، مشکل اساسی نظم اجتماعی را عمدتا در بعد انسجام می بیند و هسته اصلی مساله نظم را در کم و کیف انسجام هنجاری می بیند که مبتنی بر اصول مشترک ارزشی در جامعه است. به بیان دقیق تر، در وهله اول، حل مساله نظم منوط است به تنظیم هنجاری روابط بین واحدها بر مبنای اصول مشترک ارزشی که از طریق نهادینه شدن اجتماعی و نهادینه شدن فرهنگی میسر می‌شود. او در وهله دوم حل مشکل نظم را با تنظیم هنجاری درون واحدی از طریق درونی کردن فرهنگ ممکن می داند. (چلبی، ۱۳۷۵: ۱۵-۱۴)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بل و وگل (۱۹۶۰) نیازهای کارکردی پارسونز را در قالب فرایندهای داخلی خانواده بر ابقاء سیستم به کاربردند که به ترتیب زیر می‌باشد:

دانلود پایان نامه

۱-دستیابی به هدف (اقتصاد) به عنوان ایفای نقش و وظیفه همسران مفهوم سازی شد.

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-تطابق یا سازگاری (سیاست) به معنی رهبری خانواده می‌باشد (مثل حل مشکل و فرایندهای تصمیم گیری).

۳- یگانگی (اجتماع) به عنوان یکپارچگی و انسجام مفهوم سازی می‌شود (مثل گروه های مرجع برای شوهران و زنان)

۴- حفظ الگو (نظام ارزش یا فرهنگ) به کمک نظام ارزش خانوادگی ارائه می‌شود (مثل عواطف مربوط به درست بودن یا نبودن با توجه به جنبه های مختلف خانواده).

بل و گل آشکارا اهمیت برتر کارکرد اقتصادی (ایجاد ایفای نقش) را پیشنهاد می‌کنند. اسکاتزونی تعریف عملیاتی خرده نظامهای کارکردی را بدین صورت مطرح می کند.

  • ایفای نقش: میزان نزدیکی و انسجام همسران در نقشهای شغلی یکدیگر مثل رضایت زن از دستاوردهای شغلی شوهرش و یا رضایت شوهر نسبت به کارکردن یا کار نکردن زن.
  • رهبری خانواده: مقدار تضاد و کشمکش بین همسران (اقتدارگرایی شوهر در فرایندهای حل تضاد).
  • انسجام، یگانگی: محدوده همسانی همسران در زمینه شغل پدرها، همسانی تحصیلی شوهر و همسر.
  • نظام ارزش: معیاری که بر مبنای آن باورها، ازدواج ثابت می ماند. (Osmond & martin, 1978: 316-317 )

به نظر پارسونز، خانواده به دلایل مختلف نظیر فقرمالی، قطع پیوند های عاطفی، گسیختگی روابط، توجه به منافع فردی و… دیگر قادر به انجام رفتار تطابقی نمی باشد. پارسونز راه حل اساسی نظم اجتماعی را در نظام فرهنگی و هنجاری جامعه جستجو می کند  و روابط از نوع اجتماعی را مسئول نظم  و انسجام اجتماعی می داند. روابطی که به تعبیری خاص گرا- انتشاری هستند. دورکیم و پارسونزهر دو قائل به نوعی مفهوم نهادینه کردن در ارتباط با نظم اجتماعی می باشند. (چلبی، ۱۳۷۵: ۳۵،۲۵)

بنابراین به نظر پارسونز:

-بین دلبستگی عاطفی و نظم و ثبات در خانواده رابطه مستقیم وجود دارد.

روابط عاطفی                      نظم خانواده

تمرکز اعضای خانواده د رجهت اهداف همسان با نظم در خانواده رابطه مستقیم دارد.

-تمرکز اعضای خانواده در جهت اهداف همسان با نظم در خانواده رابطه مستقیم دارد.

همسانی اهداف اعضاء خانواده                        نظم                       خانواده
جهت گیری به سمت منافع شخصی                   نظم                        انحراف

 

-توجه به منافع شخصی راه را برای ایجاد انحراف هموار می سازد.

-بین توجه به خواسته های اعضاء خانواده و نظم رابطه مثبت وجود دارد.

پارسونز به نکات عاطفی  موجود بین همسران در خانواده توجه دارد و خانواده را به عنوان تنها نهاد موجود در جامعه در نظر می گیرد که می‌تواند عشق و محبت و مراقبت مورد نیاز را برای رشد شخصیت انسانی در بهترین حد ارائه دهد. یک خانواده با ثبات، تنظیمات عاطفی که یک بخش اجتناب ناپذیر زندگی انسانی است را آسان خواهد کرد. ( Atkinson, 1987: 110)

لذا نتیجه می گیریم که:

وجود روابط عاطفی میان والدین و فرزندان و پشتیبانی و حمایت از اعضاء خانواده با حفظ نظم در خانوادع رابطه مثبت یا مستقیم دارد.

روابط عاطفی                                                     نظم خانواده
پشتیبانی و حمایت اعضاء از یکدیگر

 

همچنین به نظر پارسونز:

بین توجه به خواسته های اعضاء خانواده و نظم رابطه مثبت وجود دارد.

بین همسانی اهداف اعضاء و نظم رابطه مثبت وجود دارد. اگر هر کس به فکر منافع شخصی خود و اهداف شخصی باشد روی نظم خانواده تأثیر منفی دارد.

بین دادن پاداش و رضایتمندی رابطه مستقیم وجود دارد.

بین رضایتمندی و نظم در خانواده رابطه مستقیم وجود دارد.

هرچه رضایت افراد کمتر باشد خانواده بی نظم و ثبات است .

تباین موقعیت مرد و زن در زندگی خانوادگی و اجتماعی، ناخواسته متضمن نوعی پیش فرض کارکردگرایی جهت حفظ و دوام وحدت و انسجام خانوادگی است. بدین نحو هرچه انسجام خانوادگی بیشتر شود احتمال بروز انحراف کمتر می‌شود.

 

در آخر، پارسونز برای علقه امنیت چهار بعد اساسی قائل است . ( چلبی: ۷۶،۱۳۷۵).

جدول ۲-۱

امنیت مالی   امنیت جانی
  علقه امنیت  
امنیت فکری   امنیت جمعی

 

۲) تعارض زناشویی

از آنجا که احساس  امنیت و آرامش در زندگی زناشویی با نیازها و انتظارات و توافق همسران از یکدیگر مطابقت دارد، می توان برای توضیح بیشتر همین موضوع از نظریه های تعارض زناشویی – که بیان کننده تضاد و عدم سازگاری بین همسران است- کمک گرفت.

تعارض زناشویی  از ریشه (confliger) به معنای برخورد کردن و مبارزه کردن گرفته شده است. هرگاه دو یا چند گروه به جهات تخالف در اندیشه یا منافع در حال تعارض آشکار و عدم توافق آمیخته با خشونت قرار گیرند با وضعی مبتنی بر کشمکش مواجه خواهیم بود. هنگامی که دو فرد به عنوان زوج با هم زندگی می‌کنند، تعارض بروز خواهد کرد. به دلیل ماهیت تعامل زوجها اوقاتی پیش می آید که یا عدم توافق مشاهده می گردد یا نیازها برآورده نمی شود. در نتیجه همسران نسبت به همدیگر احساس خشم، ناامیدی، نارضایتی می‌کنند. (برنشتاین، ۱۳۷۷ : ۱۴۴)

در هنگام دعوا زن و شوهر به خود و طرف مقابل صدمه می زنند و جالب آن است که در مقام مقایسه وجود اختلاف نظرها به تنهایی چندان صدمه زننده نیستند ولی طرز بیان و روشی که در هنگام ابراز اختلاف به کار برده می‌شود بسیار آسیب رسان است. جر و بحث ها معمولا به دلایل اقتصادی، برنامه ریزی زندگی، ارزش های فردی یکدیگر، تصیم گیری خانوادگیف تربیت کودکان و سایر مسئولیت های مهم با هم به دعوا می کشد. آنچه دعوا می گوییم ناراحت کننده نیست بلکه نحوه گفتارها ناراحت کننده است. (صادقی، ۱۳۸۶ : ۱۰۴-۱۰۲)

یونگ و لانگ (۱۹۹۸ به نقل از سعیدی و همکاران، ۱۳۸۵) تعارض زناشویی را ناشی از واکنش نسبت به تفاوت های فردی می دانند و زمانی که آن قدر شدت یابد که احساس خشم، خصومت، کینه، نفرت، حسادت و سوء رفتار کلامی و فیزیکی در روابط آن ها حاکم شود و به حالات تخریب و ویرانگری درآید، نشان دهنده حالتی غیرعادی است.

هر خانواده برای خود دسته ئی از قواعد و اصول پدید می آورد و نقش هایی متنوع برای اعضا تعیین می کند. قواعد،الگوها، ارزش ها، و ویژگی های هر خانواده از آنِ همان خانواده است که از نسلی به نسلی دیگر منتقل می‌شود. هر فرد آن ها را از خانواده ی اصلی خویش به ارث می برد، آن ها را با خود می کشاند، و با آن ها به آن سوی ازدواج گام می نهد. در واقع هر کدام از همسران (زن یا مرد) میراث های خانوادگی یا انتظاراتی را با خود دارند که از نسل های قبل ارث برده اند. (ثنایی، ۱۳۷۸)

فرایند تعارض زمانی به وجود می آید که یکی از طرفین رابطه احساس کند طرف مقابلش بعضی از مسائل مورد علاقه او را سرکوب می کند (توماس، ۱۹۷۶، گریف و براین ، ۲۰۰۰)

در صورتی که جریان اجتماعی به طور کامل تحقق نیابد یا مرد و زن به گونه های مختلفی اجتماعی شوند، در زندگی انتظارات متفاوتی از یکدیگر خواهند داشت و این تفاوت انتظارات موجب اختلاف آنها خواهد شد و تحولات اجتماعی موجب پیدایش ارزش های اجتماعی مختلف می‌شود. تغییرارزشها در درون خانواده تعارض و ناسازگاری بین زن و شوهر را تشدید می کند. (رجب زاده و دیگران، ۱۳۸۴ : ۶۷)

افراد در صورتی که به گونه های مختلف اجتماعی شوند ( وجود محیط های اجتماعی مانند شهر و روستا … ) یا از اقلیت ها و اقوام مختلف باشند ،با فرهنگ و ارزش ها و الگوهای عمل متفاوت در زندگی این افراد انتظارت متفاوتی از یکدیگر خواهند داشت.

انتظارات: الگوهای عملی هستند که هریک از دو طرف، دیگری را موظف به تحقق آنها می داند و در صورتی که طرف مقابل آنها را محقق نسازد موجب اختلاف و درگیری می‌شود. چنین افرادی ازدواج موفقی با هم نخواهند داشت اگر به عادتواره ها و تفاوت ارزشها و هنجارهای موجود در ابتدای انتخاب زوج دقت ننمایند یا این موارد را مدنظر قرار ندهند. چون عادتواره می‌تواند عاملی برای ایجاد درگیری و تعارض میان زوجین شود. (رجب زاده و دیگران ، ۱۳۸۴ : ۶۳۰-۶۲۹)

تعارض های زناشویی عمده را می توان در هفت دسته بنیادی جای داد: کاهش همکاری؛ کاهش رابطه جنسی؛ افزایش واکنش های هیجانی؛ جداسازی امور مالی از یکدیگر؛ حمایت جویی از فرزندان؛ افزایش رابطه ی فردی با خویشاوندان خود؛ و کاهش رابطه ی خانوادگی با خویشاوندان همسر. (براتی، ۱۳۷۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-03-03] [ 12:05:00 ب.ظ ]




رضایت زناشویی

رضایت از زندگی زناشویی ناشی از بسیاری از عوامل همچون خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده زن یا شوهر است. از آنجا که ایجاد چنین عواملی می‌تواند با وجود و یا عدم احساس امنیت روانی رابطه داشته باشد و بر آن تاثیرگذار باشد، از نظریه های رضایت زناشویی برای شفاف کردن بیشتر متغیر احساس امنیت روانی بین همسران استفاده نموده ایم.

ترنهلم و یانسن (۱۹۹۶) ارتباط زناشویی را فرآیندی می دانند که در آن زن و شوهر به صورت کلامی و به صورت غیرکلامی مثل گوش دادن، حالات چهره و ژست های مختلف با همدیگر  تبادل احساسات و افکار را انجام می‌دهند. رضایت از زندگی زناشویی سهم عمده ای در تداوم زندگی و تربیت نسل بعدی دارد ( فاتحی زاده و احمدی: ۱۳۸۴)

الیس (۱۹۹۲) رضایت زناشویی را از احساسات مرتبط با خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده زن یا شوهر ناشی می داند. الیس نقش تفکر در رضایتمندی زناشویی را مهم دانسته است و نادیده گرفتن علائق و طرز تفکر طرف مقابل را موجب دلسردی و ناکامی در رابطه زناشوئی می داند. به نظر گارسیا (۱۹۹۹) رضایتمندی در سه سطح اصلی مطرح می‌شود:

الف) رضایت زوج از ازدواج

ب) رضایت از زندگی خانوادگی

ج) رضایت کلی از زندگی.

تحقیقات اخیر نشان داده اند که احترام متقابل، همخوانی باورهای زوج، سن ازدواج، مدت زمان زندگی مشترک، و تعداد فرزندان در رضایتمندی زناشویی موثر است (فنکور و هیزمن، ۲۰۰۰؛ میراحمدی زاده و همکاران، ۱۳۸۲؛ فاتحی زاده و احمدی، ۱۳۸۴؛ صیادپور، ۱۳۸۳؛ ناصحی و همکاران، ۱۳۸۳)

 

- عوامل موثر در رضامندی زناشویی:

در بررسی عوامل موثر در رضامندی زناشویی می توان به موارد مهمی اشاره کرد که در ذیل به آنها اشاره می‌شود:

ارتباط: مهمترین عامل آسیب پذیری خانواده، بروز سوء تفاهمها و سوء ارتباطات است. بنابراین هریک از زوجین به سهم خود مسئولیت دارند که از به وجود آمدن سوء تفاهم و سوء ارتباطات پیشگیری کنند (به پروژه ۱۳۷۴). ارتباط صمیمانه بین زوجین یکی از عوامل مهم در رضات زناشویی است. به عقیده پاتریک، رضایت از میران درجه محبت و علاقه، عامل مهم و موثر در رضایت زن و شوهر است. (مسترز ۱۹۵۹ به نقل از احمدی ۱۳۸۳)، که به طور استادانه ای ازدواجهای موفق را مطالعه کرده به این نتیجه رسیده است که طول باهم بودن  و مدت صمیمی بودن نیست که موفقیت ازدواج را تضمین می کند، بلکه عمق  وشدت ابراز عشق و علاقه است که می‌تواند تضمین کننده ازدواج باشد. میزان خود افشایی تعیین کننده میزان صمیمیت در بین افراد است، بین زنان و مردان در ادراک صمیمیت و رضایت زناشویی تفاوت وجود داردو زنان بیش از مردان قادرند به طور بارزتر درباره موضوع صمیمت صحبت کنند، یک ارتباط صمیمی زنان را به سوی رضایت و خشنودی بیشتر از رابطه زناشویی سوق می‌دهد. در صورتیکه مردان اثرات رابطه صمیمی را فراتر و به حوزه های دیگری از عملکرد سوق می‌دهند ( روزبهانی،   ۱۳۷۸: ۷۰)

دانلود تحقیق و پایان نامه

اعتماد و صداقت: اعتماد به معنای احترام متقابل به یکدیگر و پذیرش تفاوتهاست. اعتماد بین دو نفر نیازمند زمان است و این نیز نیازمند هماهنگی بین زوجین است، زن و شوهر برای وصول اعتماد و اطمینان کامل نسبت به یکدیگر در درجه اول موظفند از انجام هر نوع رفتاری که موجب سوء تفاهم می گردد شدیدا اجتناب کنند و همچنین از ابراز کلمه یا جمله ای که در طرف مقابل شک و تردید ایجاد می نماید پرهیز کنند، اعتماد نیز در اثر صداقت ایجاد می‌شود. (تبریزی، ۱۳۸۶: ۳۳)

ابراز محبت: ابراز فعالانه محبت و سایر عواطف مثبت با تداوم رضایتمندی از رابطه در ارتباط است، در مقابل الگوهایی از قبیل اهانت کردن، بیزاری، ترس یا کناره گیری عاطفی از همسر پیش بینی کننده فروپاشی رابطه بوده  و گامهایی در جهت جدایی هستند. ( روزبهانی،   ۱۳۷۸: ۷۱)

همکاری: زن و شوهر زمانی احساس رضایت از زندگی زناشویی دارند که شوهر در کارهای خانه همکاری کند، رضایت زناشویی هنگامی که زن و شوهر از نقش زن در  خانه انتظار نقش جنسیتی دارند، پایین است

مسایل جنسی: همان طور که انتظار می رود همیشه رابطه قوی بین رضایتمندی از رابطه و فعالیت و رضایت جنسی وجود دارد. این پیوند قوی احتمالا نشان می‌دهد که عوامل مشابهی هم بر کارکرد رابطه جنسی و هم بر کارکرد کلی رابطه تأثیر می گذارد. برای مثال، تعامل بین زوجین هم رضایتمندی از رابطه و هم رضایت جنسی را پیش بینی می کند، رابطه جنسی شامل احساس و رفتاری است که منجر به بروز لذت در فرد و شریک جنسی او می گردد. در بهترین شرایط رابطه جنسی رابطه عشق دو طرفه ای است که در آن هریک از طرفین سعی می کند طرف مقابل را به حداکثر لذت و ارضاء برساند. در بدترین شرایط رابطه جنسی رابطه یک طرفه ای است که در آن یک طرف رابطه برای لذت بردن فرد دیگر را تحت فشار و صدمه گذاشته و علی رغم میل او رابطه برقرار می کند. (تبریزی، ۱۳۸۶: ۳۲)

توجه و علاقه: تمایل و توجه یعنی باور داشتن و این باور را انتقال دادن به زوج، یعنی اینکه تو برایم مهم هستی و به آنچه برای تو اتفاق می‌افتد بها می دهم و مراقب تو هستم. دو نشانه مهم تمایل و توجه به همسر، توجه به رفاه او و آمادگی برای کمک و حمایت از اوست (نجاتی، ۱۳۶۰)

مسایل مالی و اقتصادی: فشارهای اقتصادی نیز در زمره عوامل مهم، در بروز ناهماهنگیهای زناشویی است، زن وشوهری که تحت فشار روانی و اقتصادی هستند، با انواع مسایل در حال مبارزه هستند. این عامل فشار، تعارضات زناشویی و مشکلات موجود زناشویی را آشکار می سازد. در طول زمان، وجود فشار مالیف ارتباط زن و شوهر را به طور قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار می‌دهد.  (تبریزی، ۱۳۸۶: ۳۴)

عکس مرتبط با اقتصاد

حمایت متقابل: برای تداوم رضامندی در رابطه، حمایت متقابل از یکدیگر مهم است. این حمایت می‌تواند عملی (مانند کمک کردن به یکدیگر در انجام مسئولیتهای مربوط به هریک) یا عاطفی باشد (مانند گوش دادن همدلانه به درددلهای همسر)، میزان حمایتهای عاطفی و عملی که زوجین به یکدیگر ابراز می‌کنند به طور قابل توجه ای رضایت مندی از رابطه را در عرض سالهای اولیه ازدواج پیش بینی می کند.( نجاتی، ۱۳۶۰ : ۲۰)

تحلیل رفتگی زناشویی: “مالاچ پینز” (۱۹۹۶)، تحلیل رفتگی زناشویی را چنین تعریف می کند که عبارت است از: حالتی از رنج که در آن افرادی که دارای عشق رمانتیک هستند به آن دچار می شوند و این حالت زمانی رخ می‌دهد که آنها فکر می‌کنند که با تمام سعی و تلاشی که دارند ارتباط بین آنها و همسرانشان آن طور که تصور می‌کنند نمی باشد. تحلیل رفتگی از زناشویی به عنوان یک حالت تحلیل رفتگی و خستگی جسمانی و روانی تعریف شده است که ریشه آن در ناسازگاری بین انتظارات و واقعیات می‌باشد. یعنی انتظارات نقش اساسی را در به وجود آمدن این حالت دارند. ( نجاتی، ۱۳۶۰ : ۲۱)

 

همانطور که قبلا نیز ذکر شد، ما برای مفهوم سازی و توضیح احساس امنیت روانی بین همسران در زندگی مشترکشان از نظریات انسجام خانوادگی، تعارض زناشویی و رضایت زناشویی استفاده نمودیم.

از آنجا که انسجام خانوادگی، میزان تعهد عاطفی و همبستگی بین اعضای یک خانواده خصوصا همبستگی بین زن و شوهر را می رساند، از این نظریه برای توضیح بیشتر احساس امنیت روانی بهره برده ایم. از آنجا که طبق نظریه های آورده شده در بخش انسجام خانوادگی، همسران در زندگی مشترک به واکنش صمیمی یا عاطفی همسر خود نیاز دارند و همچنین بسیاری از مشکلات جسمی، عاطفی، مسائل رفتاری، کمبود محبت و دلبستگی یعنی کمبود رابطه عاطفی گرم در محیط خانواده، می‌تواند ناشی از عدم انسجام خانوادگی به عنوان معیار حمایت کننده کنش و ورابط متقابل همسران باشد، بر احساس امنیت و آرامش روانی بین همسران تاثیرگذار است. از این رو از نظریه های انسجام خانوادگی برای شفاف سازی بعد احساس امنیت روانی استفاده نمودیم.

همچنین همانطور که در نظریه ها نیزآمد، رضایت زناشویی از احساسات مرتبط با خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده زن یا شوهر ناشی می‌شود. (آلیس، ۱۹۹۲، به نقل از تبریزی) بنابراین  از نظریه های رضایت زناشویی که بیانگر نیازها، انتظارات و روابط عاطفی بین همسران است، برای توضیح احساس امنیت روانی بین همسران که بیانگر صمیمیت، عاطفه و همدردی بین همسران است مورد استفاده قرار گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ب.ظ ]




  • احساس امنیت نسبت به تداوم زندگی مشترک

در این پژوهش برای توضیح بعد احساس امنیت نسبت به تداوم زندگی زناشویی به عنوان یکی از شاخص های متغیر وابسته از نظریه های دلزدگی زناشویی بهره جستیم. زیرا به نظر می‌رسد کسانی که احساس امنیت را در زندگی زناشویی خود تجربه می‌کنند کمتر دچار دلزدگی زناشویی شده و نسبت به تداوم آن امید دارند. از جمله مخاطرات ازدواج و روابط بین زن و شوهر دلزدگی زناشویی است. دلزدگی زناشویی وضعیت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که کسانی را که توقع دارند عشق رویایی و ازدواج به زندگی شان معنا ببخشند را متاثر می سازد. دلزدگی زناشویی هنگامی بروز می کند که زوجین متوجه می شوند علیرغم تمام تلاشهایشان، رابطه شان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد ( ون پلت، ۲۰۰۴، پاینز، ۱۹۹۸؛ به نقل از شاداب، ۱۳۸۱) انباشته شدن سرخوردگی و تنش های زندگی روزمره سبب فرسایش روانی می شوند و سرانجام به دلزدگی منجر می شوند.

 

 

دلزدگی زناشویی :

بسیاری از همسران زندگی مشترک خود را با عشق آغاز می‌کنند. در این زمان هرگز به این موضوع نمی اندیشند که روزی ممکن است شعله عشق آنان به خاموشی گراید. الیس (۱۳۷۹) عنوان می کند زوج هایی که به تازگی ازدواج کرده اند، کمتر به این فکر می افتند که ممکن است زمانی عشق افسانه ای آن ها کمرنگ شود و این درست زمانی است که دلزدگی آغاز شده است. دلزدگی از عشق یک روند تدریجی است و به ندرت به طور ناگهانی بروز می کند. در واقع صمیمیت و عشق به تدریج رنگ می بازد و به همراه آن احساس خستگی عمومی عارض می‌شود. در شدیدترین نوع آن دلزدگی برابر است با فروپاشی رابطه (پاینز، ۱۳۸۱).

دلزدگی عبارت از، از پا درافتادن جسمی، روانی و عاطفی است که از عدم تناسب بین توقعات و واقعیت ها ناشی می‌شود. دلزدگی با علائمی از قبیل از پادرافتادن جسمی نشانگانی مانند احساس خستگی، کسالت، بی حالی سدردرهای مزمن، دردهای شکمی، کم اشتهایی و پرخوری را به دنبال دارد. از پادرافتادن عاطفی با احساس آزردگی، عدم تمایل به حل مشکلات، ناامیدی، غمگینی، احساس تهی بودن، بی معنایی، افسردگی، احساس بی کسی، احساس بی انگیزگی، در دام افتادگی، بیهودگی، آشفتگی عاطفی و حتی انگیزه های خودکشی مشخص می‌شود (فراموا به نقل از ویتا کروکیت، ۱۳۷۵) و از پادر افتادگی روانی که به شکل کاهش خودباوری، نظر منفی نسبت به همسر، احساس یاس و سرخوردگی نسبت به همسر، ناکامی در مورد خود و دوست نداشتن خود مشخص می‌شود (راد و راد، ۱۳۸۷: ۱۰۴-۹۹)

عکس درباره افسردگی در روانشناسی

عوامل زیادی در بروز دلزدگی زناشویی نقش دارند. یکی از این عوامل توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه است. افراد مختلف در برخورد با محیط، روش های متفاوتی دارند. ممکن است یک محیط به نظر کسی پرتنش و مضطرب کننده باشد ولی از منظر شخصی دیگر هیجان انگیز و سراسر چالش باشد. دلزدگی زوج ها به سازگاری آنان با باورهایشان بستگی دارد. از نظر بک (۱۳۷۹) وقتی زن و شوهر از عشق و شیفتگی فاصله می گیرند، هر حادثه ی دلسرد کننده ای برای توجیه برچسب زدن منفی به همسرشان کافی به نظر می‌رسد. شوهر در این شرایط حتی اگر یک بار حساسیت نشان نداد یک فرد بی احساس تلقی می‌شود. اگر زن ولو یک بار انتظار محبت شوهر را برآورده نکند نامهربان می‌شود.

جکسون، والدرسون و مور، (۱۹۸۰)، به نققل از یانگ و لانگ، (۱۹۹۸) با تاکید بر نقش ارتباط منطقی در جلوگیری از بروز دلزدگی زناشویی تاکید می‌کنند و شایع ترین مشکلی را که زوج های ناراضی مطرح می‌کنند عدم موفقیت د ربرقراری رابطه منطقی دانسته اند. چنانچه اگر همسران نیازهای خود را مطرح نکنند و یا در ارتباط با یکدیگر به نیازهای هم پی نبرند و به راه حل مثبتی جهت دستیابی به نیازهایشان نرسند، استرس، ناکامی، سرخوردگی، خشم و نهایتا دلزدگی بروز پیدا می کند. استاکرت و بورسیک (۲۰۰۳) رابطه بین باورهای ارتباطی و سبک وابستگی (احساس امنیت، اشتیاق دوسویه و کناره گیری) و نارضایتی در ارتباط متقابل را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که افراد ناایمن (کسانی که بین اشتیاق و کناره گیری قرار دارند) باورهای ارتباطی غیرمنطقی تری نسبت به کسانی که شیوه دلبستگی ایمن دارند، نشان داده اند. دو شیوه وابستگی ناایمن و پیوستگی قوی، با باورهای غیرمنطقی رابطه معنی دار دارد و عدم رضایت از ارتباط نیز با باورهای غیرمنطقی رابطه دارد. (راد و راد، ۱۳۸۷: ۱۰۲-۹۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ب.ظ ]




نظریه های مرتبط با متغیر مستقل تحقیق: اعتماد بین همسران

از آنجایی که مفهوم اعتماد یکی از مفاهیم و زیرمجموعه سرمایه اجتماعی محسوب می‌شود، در ابتدا نظریه های مرتبط به سرمایه اجتماعی آورده شده و پس از آن به نظریه های اعتماد اشاره می‌شود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی


- تعاریف سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی را می‌توان مجموعه‌ای از ارزش‌ها یا هنجارهای غیررسمی مشترک میان گروهی از افراد دانست که با یکدیگر همکاری می‌کنند. اگر اعضای این گروه انتظار داشته باشند که همگی رفتار معقول و صادقانه‌ای داشته باشند، آنگاه به یکدیگر اعتماد خواهند داشت. اعتماد همانند نیرویی است که باعث می‌شود هر سازمان یا گروهی به شکل کارآمدتر فعالیت‌ کند. تمام جوامع، دارای سرمایه اجتماعی هستند. تفاوت واقعی میان آنها «شعاع اعتماد» می‌باشد یعنی اصول همکاری همانند صداقت، روابط متقابل را می‌توان میان گروه‌های کوچک مبادله کرد اما نمی‌توان همین تبادل را با دیگران در یک جامعه انجام داد. «فوکویاما» استدلال می کند که توانایی یک جامعه برای رقابت در بازارهای جهانی مشروط به اعتماد به نفس اجتماعی است: «جوامعی که دارای اعتماد به نفس پایینی هستند در وضع نامساعدی قرار دارند زیرا در نهادهای اجتماعی رو به توسعه، بزرگ و پیچیده کارایی کمتری خواهند داشت. (شهامت، ۱۳۸۶: ص ۵۱)

اعتماد اجتماعی یکی از ابعاد مهم سرمایه اجتماعی است، اعتماد دارای دو بعد امنیت شخصی و انتظار همکاری و سود متقابل است. اعتماد و همکاری با بعد اول سرمایه اجتماعی یعنی آگاهی ارتباط مستقیم دارد. اعتماد و همکاری با بعد اول سرمایه اجتماعی یعنی آگاهی ارتباط مستقیم دارد. اعتماد راه را برای تعامل اجتماعی و پیدایش عرصه عمومی باز می کند. در جوامعی که فاقد اعتماد اجتماعی و همکاری متقابل بین افراد هستند گسیختگی و شکافهای ژرفی میان گروه های اجتماعی مشاهده می گردد. در چنین جوامعی باید انتظار پرانوایای گسترده اجتماعی باشیم. همچنین روابط کلینتالیستی (clientelisty) فرصت طلبی، انزوا، بی نظمی … رشد می یابد. اعتماد به نفس مقوله ای اکتسابی است که از طریق آموزش اجتماعی حاصل می‌شود. (علاقه بند، ۱۳۸۵، ص ۳)

خانواده: بدیهی است که یکی از منابع مهم حائز اهمیت سرمایه اجتماعی در سطح جهان خانواده است. اما ساختار خانواده از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است و استحکام پیوندهای خانوادگی نه تنها با قید و بندهای خانوادگی در دیگر جوامع فرق می کند بلکه بستگی به انواع دیگر پیوندهای اجتماعی نیز متفاوت است.

در بعضی موارد به نظر می‌رسد که یک نوع ارتباط معکوس میان قیود اعتماد و همکاری در درون گروه های خویشاوندی و در میان خویشاوند و غیرخویشاوند وجود دارد. در حالیکه یکی از این دو بسیار قوی است و دیگری بسیار ضعیف است.

 

در این قسمت به نظریه های اعتماد  و همچنین اعتماد زناشویی پرداخته می‌شود.

اعتماد

اعتماد یکی از جنبه های مهم روابط انسانی و زمینه ساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه است. یکی از اصول اولیه زندگی اجتماعی، داشتن اعتماد به یکدیگر است و اگر افراد در جامعه، نسبت به یکدیگر اعتماد و اطمینان نداشته باشند، تداوم زندگی در چنین جامعه ای دشوار خواهد بود. چرخ های زندگی بر محور اعتماد به یکدیگر در حال حرکت است و اهمیت اعتماد در روابط و پیوندهای اجتماعی به گونه ای است که می توان اعتماد را عنصر اساسی زندگی اجتماعی تلقی نمود که زمینه همکاری و تعامل را در ابعاد مختلف جامعه گسترش می‌دهد. در این صورت افراد بدون نیاز کنترل رسمی و بر پایه اعتماد متقابل به یکدیگر، بر روابط خود نظارت می‌کنند و امور خود را اداره می نمایند و تنها در چنین صورتی افراد احساس امنیت در جامعه کرده و نظم و ثبات در جامعه حاکم می گردد. در فضای مبتنی بر اعتماد، ابزارهایی چون زور و کنترل رسمی ضرورت خود را از دست داده و افراد بر پایه حسن ظن در روابط اجتماعی به مبادلات در جامعه می پردازند.

یکی از دغدغه های هر جامعه ای کاهش اعتماد بین افراد آن جامعه و رواج بی اعتمادی است که تداوم زندگی را دچار مشکل می کند. کاهش اعتماد اجتماعی در جامعه موجب می گردد همواره نوعی ترس از برقراری رابطه و احساس ناامنی بین اعضا به وجود آید که مانع از تداوم و تقویت رابطه و کاهش همکاری و گسترش تعاملات در ابعاد مختلف جامعه گردد که در این صورت، فردگرایی و به دنبال آن منفعت طلبی در جامعه می گردد که در این صورت، فردگرایی و به دنبال آن منفعت طلبی در جامعه رواج می یابد. در کلان شهری مانند تهران نیز پیچیدگی روابط بین افراد نوعی احساس ناامنی برای آن ها ایجاد نموده که افراد را در برقراری پیوندهایشان محتاط تر ساخته است. به گونه ای که افراد احساس می‌کنند برقراری رابطه با دیگران و اعتماد به آن ها مخاطرات زیادی را برای آن ها به همراه خواهد داشت. بنابراین سرمایه اجتماعی کاهش یافته و اعتماد نیز خدشه دار می‌شود و پیامدهای جبران ناپذیر انزواگرایی و فرد گرایی برای چنین شهرهایی رقم خواهد خورد. (باستانی،کمالی، هیکوبی ،۱۳۸۷ : ۱۷)

در حوزه روان شناسی و روان شناسی اجتماعی اعتماد بعنوان ویژگی فردی مطرح می‌شود و بر احساسات، عواطف و ارزشهای فردی تاکید می گردد و در بررسی اعتماد تئوری های شخصیت و متغیرهای فردی مورد توجه قرار می گیرد. بر اساس این دیدگاه اعتماد با مفاهیمی چون همکاری، صداقت، وفاداری، صمیمیتآ امید، دگرخواهی، ارتباط نزدیکی دارد. بر اساس دیدگاه روانشناسی اجتماعی اعتماد نوعی احساس فردی نسبت به امری است که مورد تایید است. به این ترتیب اعتماد را می توان نگرشی مثبت نسبت به فرد یا امری خارجی دانست. (اجاقلو، زاهدی، ۱۳۸۴، ص ۹۵)

بررسی ادبیات مربوط به اعتماد اجتماعی نشان می‌دهد که این مفهوم در اشکال مختلف اما مرتبط با هم تجلی می یابد. یکی از دیدگاه های مطرح در حوزه روانشناسی و روانشناسی اجتماعی اعتماد را به عنوان ویژگی فردی مطرح می سازد و بر احساسات عواطف و ارزش های فردی تأکید می کند و در بررسی اعتماد تئوری های شخصیت و متغبرهای فردی را مورد توجه قرار می‌دهد براساس این دیدگاه اعتماد با اندیشه های همکاری coopration، صداقت honesty، وفاداری loyty ، صمیمیت  sincerity، امید hope، یارگرخواهی dltruism ارتباط نزدیکی برقرار می کند. رهیافت دیگری که بیشتر در حوزه جامعه شناسی مطرح می‌باشد اعتماد را به عنوان ویژگی روابط اجتماعی یا ویژگی نظام اجتماعی مفهوم سازی می کند. دیدگاه اخیر بر خلاف دیدگاه اول به زمینه های اجتماعی تأکید می کند در این دیدگاه اعتماد بیشتر و به عنوان یک ویژگی جمعی مورد توجه قرارا می گیرد و بنابراین برای محصولات نهادی جامع قابل کاربرد است. در این شیوه برای مثال سیستم ها یا نظام ها به عنوان سیستم یا نظام های بااعتماد بالا یا با اعتماد پایین ارزیابی می شوند. نکته قابل توجه در اینجا این است که در بررسی مفهوم اعتماد، اتخاذ یک دیدگاه ترکیبی در مقایسه با اتکای انحصاری بر هریک از دیدگاه ها اعتماد به عنوان ویژگی شخصیتی یا اعتماد به عنوان ویژگی نظام اجتماعی می‌تواند ثمربخش تر باشد. دیدگاه ترکیبی می‌تواند اعتماد را به عنوان مفهومی ارزشمند برای چیرگی بر تمایز بین سطح کلان وخرد مطرح می سازد در این زمینه کار لوهمان و یا دیر قابل توجه است. آنها در حالیکه کار خود را با انتظارات مردم شروع می‌کنند، اعتماد را به عنوان بعدی از ساخت اجتماعی مورد بررسی قرار می‌دهند که به شکل کامل و منحصری نمی تواند در سطح روانشناختی یا سطح نمادی مطالعه شود. بلکه برای درک آن ویژگی روانشناختی و سطح نمادی باید به طور همزمان مورد توجه قرار گیرد. چنین برداشتی از اعتماد ما را قادر می سازد که نشان دهیم چگونه اعتماد در سطح خرد با اعتماد در سطح کلان که انتزاعی تر می‌باشد ایجاد شده و ارتباط برقرار می سازد. به عنوان مثال هر تماس مثبت با یک دکتر محلی ممکن است به تدریج اطمینان ما را نسبت به نظام پزشکی افزایش دهد و بالعکس و…. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که یک مفهوم سازی کافی و مناسب از اعتماد به عنوان یک مفهوم جامعه شناختی می بایست ارتباط بین دو سطح مرزی و نظام را در کانون توجه خود قرار دهد. (امیر کافی، ۱۳۸۰: ۱۳-۱۲)

در جایی دیگر تعریفی به نقل از آقای امیر کافی (۱۳۷۵) داریم که می گوید:

«در زبان فارسی اعتماد مترادف با تکیه کردن، واگذاشتن کار کسی، اطمینان، وثوق، باور و اعتقاد به کار گرفته می‌شود. در زبان لاتین اعتماد و وثوق معادله کلمه ایمان faith یونانی مورد استفاده قرار گرفته است. دو ریشه کلمه faith مفهوم وثوق و اعتماد، تسلیم در برابر اراده دیگری و اطمینان به شخص دیگر مستتر است. اندیشمندان علوم اجتماعی با توجه رشته های تخصصی خود ( روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی، علم سیاست، اقتصاد و…) و دیدگاه های نظری شان ( برداشت روان شناختی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از انسان ) به تعریف ویفر اعتماد پرداخته اند که در اینجا به برخی از آن ها اشاره می کنیم. اریکسون در کتاب خود « رشد و بحران شخصیت سالم » اعتماد بنیادی basictrust را مورد توجه قرار می‌دهد به اعتقاد او اعتماد بنیادی، نگرشی است نسبت به خود و دنیای پیرامون که حاصل تجربیات شخصی در سال او زندگی شیرخوارگی است. اعتماد عبارت است از انتظار برآورده شدن نیازهای شخصی و این که می‌شود روی دنیا، با منابع برآورده کننده خارجی حساب باز کرد. الیسون و فایر ستون اعتماد را واگذاری منابع به دیگران می دانند با این انتظار که آنها به گونه ای عمل خواهند کرد که نتایج منفی به حداقل ممکن کاهش می یابد و دست یابی به اهداف میسر می گردد. شلنکر، هم وتری شی معتقدند که اعتماد بین شخصی interpersonal trust از سه عنصر موقعیت مخاطره آمیز ارتباط و اتکاء بر اطلاعات تشکیل شده است. به اعتقاد آنها اعتماد بین شخصی، اتکاء فرد به اطلاعاتی است که از شخص دیگر به دست می آورد. این اطلاعات درباره وضعیت نامعین محیطی و همچنین درباره پیامد های عملی در شرایط مخاطره آمیز است. که هر دو طرف در ان دخالت دارند. ملینجر اعتماد را مفهومی دو بعدی می داند که شامل: ۱- اطمینان نسبت به مقاصد و انگیزه های طرف مقابل. ۲- یکرنگی و صمیمیت در اعمال وگفتار طرف مقابل می‌باشد. گیفین هر دو جنبه تعریف ملینجر ( انگیزه واعمال )را در هم ادغام می کند و تعریف خود را از اعتماد بین شخصی را به این صورت ارائه می‌دهد: « اتکای فرد به طرف مقابل به منظور دستیابی به اهداف مطلوب در یک موقعیت مخاطره آمیز » دویچ تنها برعناصر انگیزه های دخیل در مفهوم اعتماد تأکید می کند و معتقد است که تصمیم مبتنی بر اعتماد با درک این نکته ملازم است که این انتخاب می‌تواند منجر به سود یا زیان گردد و اینکه چه نتیجه ای ( سود و زیان ) حاصل می‌شود بستگی به طرف مقابل دارد و ضرر و زیان می‌تواند بیشتر از سود باشد و بلاخره اینکه طرف مقابل به گوشه ای عمل خواهد کرد که شما به جای اینکه متحمل زیان گردید از منافع برخوردار خواهید شد.

عکس مرتبط با اقتصاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ب.ظ ]




اشکال عمده اعتماد

اعتماد بنیادی basic trust :

یکی از انواع اعتماد، اعتماد بنیادی است. اعتماد بنیادی نگرشی است نسبت به خود و دنیای پیرامون که رفتار و اعمال ما را متاثر می سازد و موجب تقویت تفکری می گردد که افراد و امور جهان قابل اعتماد هستند و بر استمرار CONTINUITY)  (  و ثبات consistency)  ) آن صحه می گذارد. اریکسون معتقد است که اعتماد بنیادی در مراحل اولیه زندگی (شیرخوارگی انسان) شکل می گیرد. به اعتقاد او، کودک معمولا نخستین رابطه را با مادر برقرار می سازد. کودک باید بتواند در کنار مادر احساس امنیت می کند، اگر مادر به نیازهای جسمانی کودک پاسخ دهد و محبت، عشق و امنیت کافی برای او تامین کند، از آن پس کودک شروع به پرورش دادن حس اعتماد خواهد کرد، نگرشی که نظر کودک درباره خودش و دیگران را مشخص خواهد کرد ما یاد می گیریم که از مردم و موقعیت های موجود در محیط انتظار «ثبات، تداوم و یکنواختی» داشته باشیم. اعتماد بنیادی ما را به مفهومی رهنمون می سازد که آنتونی گیدنز از آن تحت عنوان امنیت هستی شناختی یاد می کند منظور از امنیت هستی شناختی security ontological ، اطمینانی است که اغلب موجودات انسانی از پیوستگی و استمرار هویت خود self-identity و محیطهای اجتماعی و مادی اطراف خود دارند و به اعتقاد گیدنز امنیت هستی شناختی یک پدیده شناختی نیست، بلکه یک پدیده احساسی است و در ناخودآگاه ریشه دارد. آنچه مسلم است پاسخگویی به سوالاتی از قبیل : آیا من واقعا وجود دارم؟ آیا من امروزی همان کسی هستم که دیروز بودم؟ آیا مردم واقعا وجود دارند… را نمی توان از طریق بحث عقلی و به شکل بی چون و چرا پاسخ گفت گیدنز در تبیین این موضوع معتقد است که باید در این زمینه مراحل و عوامل جامعه پذیری مورد بررسی قرار گیرند. به اعتقاد او منشا امنیت در افراد بالغ، در همه زمانها، در تجربیات دوران کودکی نهفته است. افراد طبیعی میزان بالایی از اعتماد را در اوایل زندگی دریافت می دارند افراد بالغ مایه کوبی با تلقیحح احساسی emotional inoculation  که آنها در برابر نگرانیها و اضطرابها حفاظت می کند در طفولیت بدست می آورند و عامل این تلقیح برای اکثریت مردم و در تمامی جوامع مادر می‌باشد. (امیرکافی، ۱۳۸۰ : ۱۴-۱۳)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

اعتماد بین شخصی Interpersonal Trust  :

اعتماد متقابل بین شخصی شکلی از اعتماد است که در روابط چهره به چهره خود را نشان می‌دهد و اعتماد حداقل بین دو نفر است. اعتماد متقابل بین شخصی را می توان به معنی داشتن حسن ظن فرد نسبت به سایر افراد جامعه (اعضای شبکه) تعریف کرد که این امر موجب گسترش و تسهیل هرچه بیشتر روابط اجتماعی فرد با آن ها و در نتیجه تقویت و تداوم رابطه می گردد. برای سنجش اعتماد از سه معرف صداقت، تعهد و پذیرش استفاده شده است. صداقت به معنی تطابق و هماهنگی میان اعمال و گفتار با اعتقادات و گرایش های درونی و عدم تظاهر به رفتار یا گفتاری است که به نظر شخص، درست و مورد قبول نیست. تعهد به معنی پایبندی به قول و وعده ها و عمل به آن ها بر مبنای انتظارات متقابل است. پذیرش به معنی احترام و ارزش برای طرف مقابل و اظهارات وی و باور به توانایی ها و شایستگی ها لازم برای حل و فصل مطلوب مسایل در موقعیت کنونی است (جانسون، ۱۹۹۳)

به اعتقاد جانسون اعتماد همانند رابطه از دو بعد تشکیل می‌شود. اینکه شما نسبت به شخصی دیگر چگونه رفتار می کنید و اینکه آن شخص نسبت به شما چه رفتاری دارد. اعتماد از طریق رشته ای از کنش ها و اعمال حاکی از اعتماد کردن و قابل اعتماد بودن ایجاد می گردد. اگر شخص A این دیسک را بکشد که خود افشاء باشد ممکن است مورد تأیید یا تکذیب واقع شود که بستگی به این دارد که شخص B با  حالت پذیرش یا عکس العمل نشان دهد. اگر شخص B مخاطره پذیر بودن، حامی بودن و همکاری کننده بودن را تقبل کند بسته به اینکه شخص A خود افشاء یا غیر خود افشاء باشد ممکن است مورد تأیید یا تکذیب واقع گردد. اعتماد بین فردی از طریق مخاطره و تأیید ایجاد و از طریق مخاطره و عدم تأخیر نابود گردد. بدون مخاطره ( risk ) اعتمادی وجود ندارد و رابطه نمی تواند پیش رود. مراحل ایجاد اعتمادعبارتند از: ۱- شخص A با افشای افکار، اطلاعات، نتیجه گیری ها و احساسات و عکس العمل های خود نسبت به موقعیت موجود و نسبت به شخص B خود را به مخاطره می اندازد. ۲- شخص B با حالت پذیرش، حمایت و همکاری جویی پاسخ می گوید و با افشای افکار، اطلاعات ، نتیجه گیری ها و احساسات و عکس العمل های خود نسبت به موقعیت موجود و نسبت به شخص A پاسخ متقابل مساعدی به شخص A می‌دهد. راه جانشینی برای ایجاد اعتماد عبارتند از: ۱- شخص B حالت پذیرش، حمایت و همکاری جویی را نسبت به شخص A ابراز می دارد. ۲- شخص A با افشای افکار ، اطلاعات، نتیجه گیری ها و احساسات و عکس العمل های خود را نسبت به موقعیت موجود و به شخص B عکس العمل خود را نشان می‌دهد. (امیر کافی، ۱۳۸۰: ۱۸ )

تفاوت اعتماد بین شخص و اعتماد اجتماعی

میان اعتماد بین شخصی و اعتماد اجتماعی تفاوت وجود دارد و نباید این دو را با هم یکی دانست « اعتماد بین شخص  interpersonsl می‌باشد که اعتماد بین حداقل دو نفر است. ولی اعتماد اجتماعی، به منزله اعتماد در روابط بینابین افراد است. یعنی interpersonal که منظور اعتماد بین افراد نسبت به یکدیگر است یا اعتماد فرد نسبت به گروه یا اعتماد گروه نسبت به فرد می‌باشد. در هر حال انسان موجودی است با ظرفیتی جهت اعتماد کردن، اما این ظرفیت را در تجربه اجتماعی می آموزد. لذا اعتماد امری است آموختنی که در جریان جامعه پذیری و تجربه اجتماعی آموخته می‌شود. » (گیدنز به نقل ازمحسنی تبریزی، ۱۳۸۰: ۶ )

لحاظ نظری در یک رابطه مبتنی بر اعتماد حداقل دو نفر حضور دارند، اعتماد کننده و فرد مورد اعتماد. در این رابطه، فرد مورد اعتماد (امین) بالقوه می‌تواند واکنشهای متفاوتی از خود بروز دهد، که می توان آنها را به دو دسته کلی تقسیم نمود:

واکنشهای مثبت و واکنشهای منفی.

چنانکه در جدول شماره ۲-۲ملاحظه می کنید هنگامی فرد اعتماد می کند که احتمال انجام واکنشهای مثبت بیشتر باشد و در مقابل اطلاعات مربوط به احتمال انجام واکنشهای منفی نادیده گرفته می‌شود.

 

واکنشهای مثبت طرف مقابل (امین)  واکنشهای منفی طرف مقابل (فرد امین)

طرف مقابل به احساسات مثبت پاسخ می‌دهد.
طرف مقابل به نیازهای سایرین توجه دارد.
طرف مقابل به رفاه سایرین علاقمند است.
طرف مقابل به آنچه می گوید صادق است.
طرف مقابل به قولهایش عمل می کند.

 

طرف مقابل به احساسات مثبت پاسخ نمی دهد.
طرف مقابل تنها به فکر ارضای نیازهای خود می‌باشد.
طرف مقابل تنها به رفاه خود علاقمند است.
طرف مقابل فریب کاری می کند.
طرف مقابل به وعده هایش عمل نمی کند.

 

جدول شماره ۲-۴ واکنشهای احتمالی طرف مقابل در برابر اعتماد کننده

بررسی دیدگاه های مختلف نشان می‌دهد که روابط اجتماعی در ایجاد اعتماد بین شخصی نقش اساسی ایفا می نماید. اعتماد بین شخصی در روابط و تعاملات اجتماعی معنا پیدا می کند، توسعه می یابد و تقویت می‌شود.

 

- اعتماد عام یا تعمیم یافته

اعتماد عام یا تعمیم یافته را می توان داشتن حسن ظن نسبت به افراد جامعه جدای از تعلق آنها به گروه های قومی و قبیله ای تعریف نمود. تعریف فوق بیانگر چند نکته اساسی می‌باشد. ۱- اعتماد تعمیم یافته تنها به افرادی که با هم تعامل دارند و روابط چهره به چهره برقرار می سازند محدود نمی شود. ۲- اعتماد تعمیم یافته تنها به افرادی که با هم تعامل دارند یا بالقوه می توانند تعامل داشته باشند در بر می گیرد. ۳- اعتماد تعمیم یافته مرزهای خانوادگی، همسایگی، قومی  و محلی را درمی نوردد و در سطح ملی گسترش می یابد. ۴- اعتماد تعمیم یافته پدیده نسبتا جدیدی است که همراه با شکل گیری دولتهای مدرن یا دولت –ملت مطرح می‌شود. ۵- اعتماد تعمیم یافته لازمه همکاری و مشارکت میلیونها شهروندی است که جوامع پیچیده و مدرن امروزی را شکل می‌دهند. دلایل متعددی وجود دارد که در جوامع سنتی و بسته نیاز چندانی به اعتماد تعمیم یافته نیست. از جمله اینکه تعداد افرادی که در این جوامع زندگی می‌کنند اندک است. در یک محیط طبیعی و جغرافیایی احاطه شده اند و ارتباط چندانی با هم ندارند. شبکه حمل و نقل گسترش نیافته – از وسایل ارتباط جمعی استفاده نمی شود. میزان آموزش و سواد پائین است به علت جمعیت اندک و مجاورت فیزیکی – معمولا اعضاء جامعه یکدیگر را می شناسند اغلب میان آنها مناسبات و آمیزشهای خونی برقرار است. همه به یک زبان صحبت می‌کنند. در آئین و مراسم خاصی شرکت می‌کنند و همین امر  پیوند میان آنها را تقویت می کند دارای فرهنگ مشترکی هستند. اغلب به شکل واحدی می اندیشند. عوامل فوق موجب می‌شود که اعضای اینگونه جوامع بهتر بتوانند یکدیگر را درک کنند و به تفاهم برسند. در چنین جامعه ای خطوط مشخصی بین خودی و بیگانه و همچنین بین دوست و دشمن وجود دارد اعتماد محدود به کسانی است که به آن جمع تعلق دارند و هرکس خارج از آن قرار گیرد مظنون و مشکوک است. با تغییر از جوامع سنتی به جوامع صنعتی و مدرن حرکت در جهت توسعه و خودسازی نظام گذشته (نظام قبیله ای و قومی) متحول می گردد.

موضوع انتقال جوامع از سنتی به مدرن و تغییر در بنیادهای نظم، انسجام، همبستگی و اعتماد از همان ابتدا به صورت بحث محوری درآمد و مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفت به طوری که اغلب آنها تلاش می کردند با توجه به شرایط اجتماعی و دیدگاه نظری خود به تبیین آن بپردازند. (امیرکافی ، ۱۳۸۰، ۱۹-۱۸)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم