ابعاد اجتماعی شهروندی: شامل مواردی همچون: روحیه احترام به قانون، پرورش سعه صدر، توجه به ارزش­های اجتماعی، همکاری و مشارکت، احساس همدلی و همدردی و …

 

ابعاد فردی: روحیه اعتماد به نفس، روحیه علمی در دانش آموزان، مسئولیت پذیری، طریقه صحیح بروز عواطف، توانایی تفکر منطقی و …

 

ابعاد فرهنگی: روحیه پژوهش محوری، حراست از دستاوردهای گذشتگان، الگوهای اخلاقی، شناخت ادبیات کهن، و …

 

اقتصادی: اولویت بندی منابع مالی، هدایت هزینه ها، انتخاب درست، صرفه جویی، فناوری های جدید در اقتصاد، استفاده صحیح از منابع انرژی و …

 

سیاسی: آشنایی با مردم سالاری، آشنایی با سازمان های جهانی مثل یونسکو و ..، حقوق بشر، میهن پرستی، حقوق همسالان، انتخابات و … (سیف نراقی و همکاران، ۱۳۸۹).

 

 

برنامه درسی: کلمه ی برنامه درسی، معادل واژه “curriculum” است و از نظر لغت از کلمه لاتین (currere) به معنای راهی که باید طی شود گرفته شده است. این کلمه بر یک مسیر یا برخی موانع یا وظایفی دلالت می‌کند که هر فرد بر آن ها غلبه پیدا می‌کند. یعنی مقوله هایی که دارای آغاز و انجام است و باید هدف هایی از آن ها منتج شود، آیزنر ” در تعریف برنامه درسی می‌گوید:« برنامه درسی عبارت است از یک سلسله وقایع آموزشی طراحی شده که به قصد تحقق نتایج آموزشی برای یک یا چند دانش آموز پیش‌بینی شده است (ملکی، ۱۳۸۱).

 

۱-۵-۲- تعاریف عملیاتی:

 

بعد اجتماعی تربیت شهروندی: نمره ای است که آزمودنی در مقیاس خود ساخته از سوال ۱۰-۱ به دست می آورد.

 

بعد فردی تربیت شهروندی: نمره ای است که آزمودنی در مقیاس خود ساخته از سوال ۲۲-۱۱ به دست می آورد.

 

بعد فرهنگی تربیت شهروندی: نمره ای است که آزمودنی در مقیاس خود ساخته از سوال ۳۳-۲۳ به دست می آورد.

 

بعد اقتصادی تربیت شهروندی:نمره ای است که آزمودنی در مقیاس خود ساخته از سوال ۴۲-۳۴ به دست می آورد.

 

بعد سیاسی تربیت شهروندی: نمره ای است که آزمودنی در مقیاس خود ساخته از سوال ۵۶-۴۳ به دست می آورد.

 

برنامه درسی : وقایع و متون درسی دوره راهنمایی تحصیلی که از معلمین این دوره در قالب مؤلفه‌ ­های آموزش شهروندی پرسیده می­ شود و توسط پرسشنامه خودساخته بررسی می­گردد.

 

فصل دوم

 

پیشینه نظری و پژوهشی

 

۲-۱- مبانی نظری و پژوهشی

 

۲-۱-۱- مقدمه

 

فرایند تعلیم و تربیت بواسطه فراهم نمودن موجبات رشد فردی و رفاه جمعی، در زندگی انسان از نقش مهمی برخوردار است. به طور کلی پرورش استعدادهای فردی، تحکیم پایه های زندگی جمعی، گسترش آرمان های دمکراتیک و ایجاد تفاهم میان افراد انسانی در سایه تعلیم و تربیت صورت می‌گیرد (شریعتمداری، ۱۳۸۵). گرچه شکل گیری و رشد شخصیت افراد یک جامعه الزاماً وابسته به تعلیم و تربیت رسمی نیست لیکن باید گفت که بخش اعظمی از رشد فردی و اجتماعی افرادتوسط نهاد رسمی آموزش و پرورش صورت می‌گیرد. در این میان تربیت شهروندان خوب یکی از مهمترین دلمشغولی های اکثر نظام های آموزشی جهان است. جامعه ملی و جهانی کنونی نیازمند حضور انسان های آگاه، مسئول، مشارکت جو، حساس به مسائل جامعه و علاقمند به تعامل و گفتگو است. لذا باید تعلیم و تربیت رسمی جامعه نیز مطابق با چنین ‌نیازمندی‌هایی، اهداف، روش ها و محتوای خود را مورد بررسی و تجدید نظر قرار دهد. شیوه ای از تعلیم و تربیت که از آن تحت عنوان تربیت شهروندی یاد می شود. مطابق با پژوهش های انجام شده در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان می‌دهد که مسئولان تعلیم و تربیت در این کشورها با عزمی راسخ و با تدوین برنامه های آموزشی متنوع، تربیت شهروند مناسب را در صدر اقدامات و فعالیت های خود قرار داده‌اند. برای مثال: در گزارش های مطالعه تربیت شهروندی «انجمن بین‌المللی ارزشیابی و پیشرفت تحصیلی» اینگونه آمده است که تمامی جوامع معاصر دارای این نگرانی و دلمشغولی هستند که چگونه نوجوانان و جوانان خود را برای زندگی شهری و شهروندی آماده کنند و را و رسم مشارکت در مسائل اجتماعی را به آنان بیاموزند (توبیاس[۱۳]، ۱۹۹۷؛ به نقل از وزیری و جهانی، ۱۳۸۵).

 

۲-۲- مفهوم شهروند و شهروندی

 

از جمله مباحث مهم در حوزه مطالعات اجتماعی، سیاسی و تربیتی، مفهوم شهروندی است. این مفهوم ریشه در گستره تاریخ داشته و همواره مورد توجه متفکران بوده است. با توجه اهمیت شهروندی : در دوران معاصر متفکران متعددی به بحث و بررسی پیرامون این مفهوم پرداخته‌اند. در این ارتباط ابتدا به تحلیل مفهوم شهروند و شهروندی پرداخته و سپس پاره ای از نظریات متفکران بیان می‌گردد.

 

اصطلاح شهروند (Citizen) از شهر (Cite)می‌آید که از واژه Civitas مشتق شده است که در زبان لاتین تقریبا معادل کلمه پلیس در زبان یونانی است که همان شهر است و تنها مجتمعی از ساکنین نیست بلکه واحدهای سیاسی و مستقل به شمار می‌آید. عده ای شهروندی را از بعد سیاسی نگریسته و معتقد هستند شهروندی موقعیتی است که رابطه بین فرد و جامعه سیاسی را برقرار می‌کند. همچنین شهروندی چارچوبی را برای تعامل افراد در درون جامعه مدنی فراهم می‌کند. امتیازی که شهروندی بر دیگر هویت های اجتماعی دارد این است که دارای یک برابری فراگیر است که دیگر هویت ها نظیر طبقه، مذهب یا قومیت فاقد آن است (فالکس، ۱۳۸۱).

 

برخی دیگر شهروند را از بعد اجتماعی و دینی تعریف کرده‌اند: «شهروند فردی است که در ساختار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در جامعه حضور داشته و در تصمیم سازی، تصمیم گیری و شکل دهی آن به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در سایه همزیستی، تعامل داوطلبانه و تلاش همگام در نیل به سعادت دنیوی و اخروی مؤثر است». (بیات، ۱۳۸۶). به طورکلی می توان گفت که شهروند و شهروندی تا حد زیادی وابسته به شرایط خاص کشور و جامعه می‌باشد. و هر فرهنگی نیز شهروند خاص خود را می طلبد. شهروند فردی است که در یک دولت ـ ملت زندگی می‌کند. از حقوق و مزایایی برخوردار است و مسئولیت هایی همچون وفاداری نسبت به دولت بر عهده دارد (بنکس[۱۴]، ۲۰۰۸). در ادبیات حوزه شهروندی تعاریف گوناگونی از صاحب‌نظران مختلف به چشم می‌خورد از آنجا که هر یک از تعاریف از منظر و زاویه خاصی به شهروندی نگریسته اند. ‌بنابرین‏ یافتن تعریفی جامع که مورد توافق تمام دست اندرکاران این حوزه باشد، کاری دشوار است. در اینجا پاره ای از تعاریف شهروندی ارائه شده است:

 

جانویتز معتقد است که شهروندی یک ایده دو جانبه است. این ایده صرفا یک مجموعه حقوق نبوده بلکه بر وظایف و تعهدات نیز تأکید دارد. شهروندی الگوی متعادلی بین حقوق و مسئولیت ها می‌باشد و این امکان را به شهروندان می‌دهد که هم حاکمیت داشته باشند و هم تحت حاکمیت باشند (ترنر و همیلتون[۱۵]، ۱۹۹۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...