۲-۱ مقدمه

در دنیای کنونی سازمانها جایگاه والا و برجستهای در ساختار فرهنگی و اجتماعی پیدا نمودهاند. بسیاری از فعالیتهای اساسی و حیاتی مرتبط با زندگی افراد در سازمانها صورت میپذیرد و زندگی بدون وجود سازمان ها، تقریباً غیرممکن است. با وجود این نیل به موفقیت و پیشرفت همه جانبه و تأمین رفاه و آسایش، به صرف وجود سازمان تحقق نمییابد، بلکه برایاین منظور به سازمان های کارآمد و اثر بخش نیاز است(عسگریور دیگران ، ۱۳۸۹ ، ص ۸)
سازمان سالم جایی است که افراد با علاقه به محل کارشان می آیند و به کارکردن در این محل افتخارمی کنند. در حقیقت سلامتی سازمان از لحاظ فیزیکی، روانی، امنیت، تعلق، شایسته سالاری و ارزش گذاری به دانایی، تخصص، و شخصیت ذی نفعان، و رشد دادن به قابلیت های آنها و انجام وظایف محول شده از سوی فراسیستم های خود در اثربخشی رفتار هر سیستمی تأثی بسزایی دارد. سازمان سالم و پویا دارای جوی مطلوب و سالم بوده و موجبات ،انگیزش و علاقه مندی به کار را در کارکنان سالم فراهم کرده و از این طریق اثربخشی سازمان را بالا می برد، از طرف دیگر جو سازمان سالم و حمایتگر باعث اعتماد بیشتر و روحیه بالای آنان می شود. بیل ویلکرسون  معتقد است یک سازمان، هنگامی سالم است که مدیران و تک تک کارمندان در یک فرایند مشترک به یکدیگر بپیوندند تا مسئولیتی را برای ایجاد مکان کاری پویا، بپذیرند که وفاداری مشتری و سوددهی مشترک را بالا خواهند برد (قهرمانی و دیگران ،۱۳۹۱، ص ۱۴)

۲-۲تعاریف و مفاهیم

سازمان سالم سازمانی است که برای ادامه حیات خود قادر است به هدفها و مقاصد انسانی خود دست یابد، موانعی را که در دستیابی به هدفهایش با آن مواجه می شود، بشناسد و این موانع را از پیش پای خود بردارد. سازمان سالم سازمانی است که درباره خود و موقعیتی که در آن قرار گرفته است، واقع بین باشد، قابلیت انعطاف داشته و قادر باشد برای مقابله با هر مشکلی، بهترین منابع خود را به کار گیرد (ساعتچی، ۱۳۷، ص ۱۰۱)
به عقیده پارسونز همۀ نظام های اجتماعی برای بقا، رشد و توسعۀ خود به حل چهار مشکل اساسی انطباق، دستیابی به هدف، یکپارچگی و نهفتگی نیازمندند. سلامت سازمانی عبارت است از: توانایی سازمان در حفظ بقا و سازش با محیط و بهبود این توانا یی ها. برخی سلامت سازمانی را با بهداشت روانی در محیط ک ار مترادف دانسته و سازمان سالم را سازمانی می دانند که میزان افسردگی، نا امیدی، نارضایتی، کم تحرکی و فشار روانی کارکنان را به حداقل ممکن برساند. نیوال( ۱۹۹۵ ) سلامت سازمانی را یک موضوع کلی می داند که با سه مجموعۀ فشار روانی، بهداشت روانی و اخلاق در سازمان ها در ارتباط است. سلامت سازمانی از دیدگاه اسلام از دیدگاه اسلام سلامت سازمانی به معنای رعایت قوانین و مقرّرات و ارزش های اسلامی در ادای وظایف و فعالیت های اداری، همچنین رعایت موازین ارزشی و اخلاقی اسلام درروابط بین کارکنان و مدیران و ارباب رجوع است. ارتقای سلامت سازمان به هر گونه تلاش برای بهبود توانایی سازمان که موجب شود سازمان به درستی وظایف خود را انجام دهد و به اهداف خود نایل آید و همچنین پیشگیری از عواملی که سازمان را از اجرای وظایف و دستیابی به اهداف باز می دارد. (شیخی ،۱۳۹۰ ، ص۱۰۲)
از نظر پاتریک لنچیونی  ، سازمان سالم سازمانی است که سیاست بازی و سردرگمی در آن کمتر راه دارد، روحیه و بهره وری در آن بالا است، میزان جابه جایی نامطلوب نیروی کار در آن کمتر است و در مقایسه با سازمان بیمار، هزینه کمتری صرف گزینش می شود. وی برای سازمانهای سالم چهار اصل را مطرح می کند: ایجاد و نگهداری یک تیم متحد برای رهبری؛ ایجاد شفافیت در سازمان؛ بازگویی اهمیت شفافیت سازمانی؛ تقویت شفافیت سازمانی به کمک تدبیرهای انسانی (لنچیونی، ۱۳۸۵ ، ص ۱)
ماتیومایلز یک سازمان سالم را به عنوان سازمانی تعریف می کند که نه تنها در محیط خود دوام می آورد بلکه در یک برهه زمانی طولانی نیز به طور کافی سازش کرده و توانایی های چیزی که در این تعریف واضح است .« بقاء و سازش خود را به طور مداوم توسعه داده و گسترش می دهد این است که سازمان را به طور اثر بخشی در جهت اهداف و مقاصد اصلی سازمان هدایت می کند. عملکرد سازمان در یک روز مشخص ممکن است اثربخش و یا غیر اثر بخش باشد اما علایم دراز مدت در سازمانهای سالم مساعد است (هوی و میسکل، ۱۳۷۱  ،ص ۳۵) سلامت سازمانی موضوعی کلی است که با سه مجموعه فشار  (استرس)، بهداشت روانی و اخلاق در سازمان ها ارتباط دارد (عباسپور، ۱۳۸۴، ص ۲۳۵).
در تعریفی دیگر، سازمانی را سالم می دانند که آفریننده باشد و برای اخذ این ویژگی، باید از ویژگی هایی برخوردار باشد که عبارتند از: پذیرش دگرگونی و تحول، گرامیداشت اندیشه های تازه، پذیرش شکست به عنوان جزیی از کامیابی و بالأخره قدردانی از افراد می دانند.(جعفری و دیگران ،۱۳۹۱، ص ۴۲)
نظر کلارک، یک سازمان سالم هم نو آور و هم سازگاراست، ظرفیت بالایی برای تحمل بحران های درونی و بیرونی دارد و قادر به پیشروی به سطوح جدید فعالیت می باشد Davis ,1991))
یک سازمان سالم نه تنها  سازمانی است که  بقا در محیط تلاش می کند، بلکه ساختاری است که به طور مداوم از توانایی های خود برای  کنار آمدن با مشکلات و بازماندن در دراز مدت استفاده می شود.  سلامت سازمانی به  عنوان توانایی برای انطباق سازمان با محیط خود ، ایجاد هماهنگی میان اعضای آن و رسیدن به آن اهداف تعریف شده است.( Babelan ,2010, p 1533)به عقیده تالکوت پارسونز، همه سیستم های اجتماعی برای بقاء و رشد و توسعه خود نیازمند حل چهار مشکل اساسی انطباق، دستیابی به هدف، یکپارچگی و نهفتگی هستند. سلامت سازمانی عبارت از توانایی سازمان در حفظ بقاء و سازش با محیط و بهبود این تواناییهاست (عباسپور،۱۳۸۴ ،ص ۲۵۳)
سازمان سالم جایی است که افراد با علاقه به محل کارشان می آیند و به کارکردن دراین محل افتخار می کنند. درحقیقت سلامتی سازمان از لحاظ فیزیکی، روانی، امنیت، تعلق، شایسته سالاری و ارزش گذاری به دانایی، تخصص، وشخصیت ذی نفعان، و رشد دادن به قابلیت های آنها و انجام، رفتار هر سیستمی تاثیر بسزایی دارد(Korkmaz,2007,p22)

۲-۳ ضعف های سلامت سازمانی

لایدن و کلینگل برخی از نشانه های ضعف سلامت ســازمانی را به شرح زیر بیان می دارند:
۱ ) کاهش سودمندی و منفعت سازمان؛
۲ ) افزایش غیبت کارکنان؛
۳ ) فقدان کانال های ارتباطی باز؛
۴ ) اتخاذ همه تصمیمات در سطوح عالی سازمان؛
۵ ) فقدان تعهد کارکنان نسبت به سازمان؛
۶ ) وجود سطوح پایینی از روحیه و انگیزش در کارکنان؛
۷ ) نادیده انگاشتن اعتبار سازمان توسط کارکنان؛
۸ ) فقدان وجود رفتارهای غیراخلاقی در سازمان؛
۹ ) اهداف منظم و دسته بندی شده؛
۱۰ ) فقدان دوستان مجرب و یا اطمینان برای کارکنان در سازمان؛
۱۱ ) فقدان برنامه های آموزشی و توسعه ای؛
۱۲ ) فقدان اعتماد بین کارکنان سازمانLYNDEN ,2000,p 3))

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...