کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب


 



 

در این قسمت به بررسی و توضیح مهمترین نظریه های پیرامون کیفیت روابط زناشویی یعنی نظریه لیوایز و اسپنیر و نظریه مارکس پرداخته می­ شود.

پایان نامه - تحقیق

۲-۲-۳-۱-  نظریه لیوایز و اسپنیر

لیوایز و اسپنیر (۱۹۷۹) طی مطالعات و پژوهش هایی که درباره کیفیت روابط  زناشویی انجام دادند، سعی کردند از یک سو عوامل موثر بر کیفیت زناشویی را بیابند و از سوی دیگر دریابند کیفیت زناشویی، بیش از همه بر  ثبات و پایداری روابط زناشویی تاثیر می­گذارد. آنها معتقد بودند که کیفیت زناشویی تابعی از سه نوع متغیر است: منابع فردی و اجتماعی قبل از ازدواج که همسران با خود به خانواده می­آورند، رضایتمندی آنها از سبک زندگیشان و پاداشی یا تقویتی که از تعاملات زناشویی خود دریافت می­ کنند. سپس این نویسندگان موضوع اصلی  نظریه اشان را چنین   بیان  می کنند :  هر چه کیفیت زناشویی بیشتر باشد، ثبات زناشویی بیشتر می­ شود. ثبات به این معناست که آیا یک ازدواج بی عیب است یا نه. همچنین آنها اظهار  کردند که کیفیت زناشویی پایین، عدم اثبات را افزایش می دهد. به این دلیل که احساس عدم خوشبختی یا عدم  رضایتمندی از ازدواج نوعاً افکار و رفتارهای مربوط به طلاق را افزایش می دهد. سرانجام آنها استدلال کردند که دو گروه از نیروهای بیرونی وجود دارند که رابطه بین کیفیت زناشویی و ثبات زناشویی را تحت تاثیر قرار می دهند که به طور مشخص عبارتند از، تاثیر  قوی منفی از جذابیت های جایگیزین و یک تاثیر  می گذارد. سرانجام آنها استدلال  کردند که دو گروه از نیروهای بیرونی وجود دارند که رابطه بین کیفیت زناشویی و ثبات زناشویی را تحت تاثیر قرار می دهند که عبارتند از تاثیر  قوی منفی  از جذابیت­های جایگزین و یک تاثیر مثبت  قوی از فشارهای بیرونی بر زوجین برای حفظ ازدواجشان. به تعبیر دیگر در صورتی که چیزهای پر جاذبه­تر از روابط زناشویی بتوانند همسران را به خود جذب کنند، کیفیت زناشویی کاهش خواهد یافت و ثبات زناشویی از بین خواهد رفت . از سوی دیگر می توان هنجارها و ارزش های اجتماعی ، احساس تعلق و وابستگی به همسر و خانواده همچنین انسجام و یکپارچگی نظام خانواده را از جمله فشارهای بیرونی دانست که همسران را وامی­دارند تا زندگیشان را حفظ کنند(لیوایز و اسپنیر، ۱۹۷۹).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۲-۲-۳- ۲-  نظریه مارکس

مارکس (۱۹۸۹) بر اساس نظریه لیوایز واسپنیر و رویکرد سیستمی بوون (۱۹۷۲) نظریه و نوع شناسی نوینی درباره کیفیت زناشویی ارائه کرد. او با نگرشی سیستمی به فرد ، رابطه او با همسرش و رابطه فرد با دیگران، می نگرد و استدلال می­ کند که در نظریه سازی درباره روابط زناشویی، ما همیشه فرضیه هایی مطرح می کنیم درباره فردی که وارد رابطه زناشویی می شود، سپس آن را حفظ یا نابود می کند و به شیوه ­های گوناگون تحت تاثیر آن قرار می­گیرد و بر آن تاثیر می گذارد. او چارچوب نظریه خود را چنین توضیح می­دهد: یک فرد متاهل دارای سه زاویه است که عبارتند از: زاویه درونی، زاویه همسری، سومین زاویه . اولین زاویه خود درونی فرد است- بار دورنی فرد با تلاشها، انگیزه­ها و انرژی­های گوناگون فرد که بوسیله پیشینه طولانی از تمامی تجربیات زندگی اش شکل می گیرد . دو زاویه دیگر، دو راهی هستند که فرد  را از زاویه اولیه اش به بیرون هدایت می­ کنند.  زاویه دومی زاویه رابطه با همسر است. آن بخشی از خود که به طور مداوم به همسر توجه می­ کند. با او هماهنگ می شود و از مراقبت می­ کند: زاویه دوم پل استقلال - همبستگی است، به همین دلیل است که مردم همسر را به عنوان ( نصف دیگر من) می­دانند . سومین زاویه هر نقطه تمرکز خارج از خود به جز همسر را نشان می دهد. افراد مختلف دارای زاویه سوم گوناگون هستند که مهمترین آنها، بچه­ها ، خویشاوندان، دوستان، مشاغل، علاقه­مندیهای  تفریحی و سرگرمی و غیره هستند. سومین زاویه می تواند علائق مستقل یا مشترک همسران باشد، علایقی که هر یک از همسران جداگانه دنبال می کنند. مثلاً شغل و یا علایقی که به طور مشترک دنبال می شود، مثلاً فرزندان ، بسته به اینکه همسران چگونه زاویه  سوم شان  را درون مثلث هایشان جای می­ دهند، زاویه سوم همسران می ­تواند مستقل از یکدیگر یا مشترک باشد. سه زاویه فرد ، محیط پیچیده و پویایی از انرژی، اطلاعات و منابع را برای او فراهم می­ کنند. مارکس برای فهم بهتر پویایی های روابط زوجین اظهار می دارد که من به دلیل منابعی که در هر یک  از زاویه  هایش می یابد  به سوی آنها کشیده می شود. و  از یک زاویه دور می­گردد. اگر منابع جذابتری در زاویه های دیگر بیابد. همان چیزی  که لیوایز و اسپنیر «جذابیت های جایگزین» نام نهاده­اند. بنابراین هر تغییری در کیفیت انرژی هر یک از زاویه های من شکل مثلث را تغییر می دهد: افزایش کشش در یک نقطه موجب کاهش کشش­های نقطه های دیگر می شود و کاهش کشش در یک نقطه موجب کاهش کشش­های نقطه های دیگر می­ شود ، و کاهش کشش در یک نقطه مطمئن ترین شیوه برانگیختن من برای محدود کردن خودش به زاویه هایی است که کشش قوی تری دارند. من به طرفی کشیده می شود که بیشترین پاداش های جذب کننده را دریافت می کند و یک فرد خوش شانس چنین پاداش­هایی را در هر سه زاویه می یابد. همچنین مارکس توجه زیادی به رویکرد سیستمی بوون به ویژه پویایی های خانواده و اینکه مثلث­های افراد متاهل چگونه به شکل های مختلف سازماندهی می­شوند، داشته است. از نظر بوون ازدواج نظام ناپایداری است که همیشه شامل تنش­های غیر قابل اجتنابی است که درون آن ایجاد می شود. به طور متناوب، یک یا هر دو همسر تمایل دارند بحران های انباشته شده در زاویه سوم مثلث خود را تخلیه کنند. اما مارکس پویایی های زناشویی را به شیوه ­های متفاوت از بوون تجزیه وتحلیل می­ کند. برخلاف بوون که یک  مثلث تغییر پذیر را در نظر می­گیرد که دو زاویه آن را زن و شوهر تشکیل می دهند و زوایه دیگر اعضاء خانواده یا آنچه در خارج قرار دارد است، مارکس دو مثلث جداگانه ای که با یکدیگر آمیخته­اند را تصور می کند که هر همسر سه زاویه ای که در بالا توضیح داده شد را دارد. بوون سومین زاویه را فرد در دسترس می داند، در حالیکه مارکس سومین زاویه را متشکل از هر علاقه مهم می­بیند که اغلب یک شخص مثلاً بچه است، اما ممکن است یک فعالیت همچون شغل، سرگرمی و فعالیت های تفریحی نیز باشد. با این وجود بوون تاکید بسیاری بر ماهیت سیستمی عناصر همسری دارد. او به وضوح نشان می دهد که چگونه سومین زاویه به طور غیر  قابل اجتنابی بخشی  از سیستم زناشویی است و اینکه چگونه کیفیت روابط زناشویی به طور مستقیم تحت تاثیر شیوه ای که توسط آن همسران زاویه های سوم خود را بکار می­برند، قرار می گیرند(مارکس، ۱۹۸۶).

از نظر  مارکس کیفیت زناشویی، نتیجه شیوه ­های سازمان یافتن و تعامل افراد متاهل در این مثلث است. گفته می شود فردی که من اش حرکت های عادی و متعادلی اطراف و بین هر سه زاویه انجام دهد، دارای کیفیت زناشویی بالایی است. سپس او با بهره گرفتن از تصاویر گرافیکی جالبی انواع کیفیت زناشویی را این چنین توصیف می کند(مارکس، ۱۹۸۶):

 

۲-۲-۳-۲-۱- ترکیب رمانتیک

شکل(۲-۱) ترکیب رمانتیک را نشان می دهد . انرژی بسیاری اطراف و بین زاویه های همسری در گردش است که همسران را به  هم می آمیزد. مانند آنست که تمامی من هر دو همسر می خواهند هیچ چیز به جز شریک زندگی شان نباشد و بقیه خودشان را فراموش می­ کنند. مطمئناً دو همسر از زاویه­ های درونی و زاویه­ های سوم­شان جدا می شوند.  در تصویر این تبادل ها بوسیله فلش­هایی که زاویه – درونی را به محیط ویژه اش متصل می­ کند، نشان داده شده است(دنیای درونی، تاریخچه و پیشینه شخصی فرد) و سومین زاویه را به محیطش( برای مثال، انرژی و اطلاعاتی که به فرد از طریق دنیای شغل وارد می شود و به دنیای شغل به عنوان برون داد برمی­گردد). جالبتر اینکه در ترکیب رومانتیک فرد هرگز نمی تواند از پیشینه شخصی خود جدا شود و از طرف دیگر نمی­تواند تمامی تعهدات خود نسبت  به زاویه سومش را حذف کند، چرا که حتی شیداترین عشاق نیازمند توجهند.

 

 
   

 

 

 

 

 

 

۲-۲-۳-۲-۲- ترکیب وابستگی- فاصله­ای

شکل(۲-۲) ترکیب وابستگی- فاصله ای را نشان می دهد. در این ترکیب یک همسر( اغلب زن ) با زاویه همسرش می آمیزد(همچون ترکیب رمانتیک) و بنابراین به آن وابسته است، در حالیکه همسر دیگر با سومین زاویه مستقل خود درگیر است. بنابراین از ارتباط زناشویی فاصله می­گیرد، در این ترکیب حداکثر پویایی و کشش وجود دارد: هر چه قدر  فرد وابسته سعی می­ کند فردی­که فاصله می­گیرد را بیشتر به خود جذب کند، فردی­که فاصله می­گیرد بیشتر از او دور می­ شود. فردی که فاصله می­گیرد کمتر علاقه­مند است و قدرت بیشتری در رابطه زناشویی دارد، جاذبه سومین زاویه قبلاً مرد را به خود جذب کرده است و او حتی توجه اندکی به درون خودش دارد. شوهر منابع زیادی را هم از سومین زاویه محبوبش و هم از سوی همسرش(کسی که مشتاقانه یا نا ­امیدانه جبهه خانگی را برای هر دوشان حفظ می­ کند) دریافت می­ کند، و سعی دارد توجه شوهرش را به خود جلب کند. معمولا زن هیچ منبعی در سومین زاویه اش ندارد و تنها مصرف کننده درآمد شوهرش است.

       
       

 

 

 




شوهر




زاویه همسری




زاویه همسری

 

 
   

 

 

 

 

 

۲-۲-۳-۲-۳- ترکیب جدایی

شکل(۲-۳) ترکیب جدایی کیفیت زناشویی را نشان می دهد: هر دو همسر با زاویه­ های سوم­شان آمیخته­اند و از زاویه­ های همسری­شان فاصله گرفته­اند. علی رغم انرژی اندکی که از زاویه هر یک از همسران به سوی دیگری جریان  دارد، این ترکیب نسبت به الگوی وابستگی – جدایی ممکن است آسایش بیشتری برای همسران به وجود آورد. سومین زاویه قدرتمند می ­تواند هر چیزی  باشد، فرزند، کار، دوستان و زناشویی­های جدا و غیره؛ این پیوندها علی رغم پایین  بودن کیفیتشان می­توانند بسیار با ثبات و طولانی باشند.

 
   

 

 

 

 

 

 

 

۲-۲-۳-۲-۴- ترکیب همبستگی متعادل

شکل(۲-۴) همبستگی(اتصال) متعادل را نشان می­دهد و نمایانگر الگویی از پویایی­های ارتباطی است که در آن هر دو همسر بین خلوت و اشتراکشان تعادل برقرار کرده ­اند. توجه داشته باشید که چگونه انرژی­های آنان به طور سیال چرخش­ها را انجام می­دهد و هیچ تراکمی در هیچیک از زوایه­ها وجود ندارد. یک فرد با چنین حرکت های سیالی حقیقتاً استقلال داخلی دارد، و جریان من نه تنها  از ارتباط همسری، بلکه از دیگر زوایای من متمایز است و هیچیک از زاویه­ها به تنایی به فرد دستور نمی­دهد. بنابراین هر دو همسر مقدار زیادی منابع را از زاویه های فردی و سوم شان به سوی زاویه همسری شان هدایت می کنند. آنها همچنین یک زاویه سوم مشترک دارند. که برای آنها  حداقل یک نقطه مشترک را فراهم می کند(مثلاً کودک).

همانطور که شکل نشان می­دهد حرکت مداوم من  اطراف زاویه های خارج از خودش، مثلث را به دایره تبدیل می­ کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-03-03] [ 11:30:00 ق.ظ ]




مدل مربوط به انجمن غنی سازی ازدواج (A. C. M. E) [1]

حرکت غنی­سازی ازدواج در انقلاب های اجتماعی دهه ۱۹۶۰ بوجود آمد که از چند منبع سرچشمه گرفت. در همان زمان که گابریل کالو[۲]، یک کشیش کاتولیک در بارسلون اسپانیا، زوج ها را راهنمایی می کرد به عنوان آغاز رویارویی زناشویی به حساب می آید. هربرت اتو[۳] یک حرکت انسانی کار با زوج ها را در  کالیفرنیا پایه ریزی کرد. در اکتبر ۱۹۶۲ دیوید و ورا میس[۴] یک گروه از زوج های کویکر[۵] را در مرکزی در پنسلوانیای غربی مورد راهنمایی قرار می دادند. میس یک پیشرو در رشد مشاوره ازدواج در برتانیا و ایالات متحده بود. میس در سال ۱۹۷۳ انجمن غنی سازی ازدواج برای زوج ها را (آ، سی، ام، ای) بوجود آمورد و مدل غنی سازی ازدواج که میس بوجود اورد، الگوی اصلی این برنامه شد. در دهه۱۹۶۰،اسمیت[۶] آزمایشگاهی را برای ارتباط زوج ها طراحی کرد. در اوایل دهه۱۹۷۰، میس و اسمیت برنامه هایشان را ترکیب کردند.برنامه های این پیشروان از نظر چهارچوب و روش تفاوت دارند اما آنها در دو باور اصلی مشترکند: ۱- رابطه زناشویی کلید زندگی خانوادگی موفقیت آمیز است. ۲- مداخله های پیشگیری موثرتر و مفید تر از درمان هستند(برگر و هنا، ۱۹۹۹).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

حتی پس از گذشت حدود ۴۰ سال، اصطلاح غنی سازی ازدواج دارای تعریف دقیق و استانداردی نیست. بیشتر افرادی که در این حوزه کار می­ کنند، در این زمینه اتفاق نظر دارند که غنی سازی ازدواج عبارت است از برنامه هایی که برای آن دسته از زوج هایی طراحی می شوند که کارکرد رابطه ای خوبی دارند، اما مایلند رابطه­شان را هر چه بیشتر رضایت بخش­تر نمایند. میس عقیده داشت که هریک از زوج ها یک ظرفیت طبیعی برای کامل شدن و رشد دو سویه را دارند که در بیشتر موارد در حد نامناسبی باقی می ماند. او عقیده داشت در بسیاری از موارد ازدواج­ها به این دلیل با شکست روبرو می شوند که زوج ها نمی توانند منابع بلقوه خویش را به فعلیت برسانند. از این رو برنامه طراحی می شوند تا به زوج هاکمک کنند که توانمندی های بالقوه خویش را به ظهور رسانند. این برنامه ها نه تنها می توانند از شکست ازدواج در بسیاری از موارد جلوگیری کند، بلکه کیفیت بسیاری از رابطه ها را بهبود می بخشند(فقیرپور،۱۳۸۳).

کاترون[۷] مفهوم غنی سازی ازدواج را در شکل(۲-۶) نشان می دهد.

 
   

 

 

 

 

 

تصور کنید که تجارب زندگی در یک پیوستار از درمان تا غنی سازی توزیع شده است. افراد زیادی برای حل  یک مشکل طبی، عاطفی یا زناشویی نیازمند درمان هستند. در این حالت آنها در یک جو درمانی قرار می گیرند.  هدف درمان حرکت دادن بیمار با مراجع از حوزه درمان  به حوزه عملکرد بهنجار است. فضای کارکرد بهنجار عبارت است از توانایی مقابله با مسائل و خواسته های زندگی روزانه. پیشگیری در این فضا قرار  می­گیرد. زیرا در اینجا برای جلوگیری از برگشت یک فرد یا یک زوج به داخل حوزه درمان برنامه ریزی  می­ شود. بیشتر افراد دو فضای نخست را تجربه می کنند. بنابراین این دو فضا عموماً قابل فهم هستند. اگر شما  در فضای بهنجار نباشید، احتمال دارد که در فضای درمانی قرار داشته باشید. کاترون عقیده دارد که پیوستار از درمان و مقابله فراتر می رود و غنی سازی را نیز در بر می گیرد. غنی سازی حرکت به طرف رشد رابطه زناشویی است. رشد رابطه زناشویی عبارت است از تقویت رابطه زناشوی از طریق ایجاد اهداف و جهت­ها برای ازدواج(فقیرپور،۱۳۸۳).

۲-۳-۱-۱- ویژگی ها

مدل غنی سازی ازدواج (A. C. M. E) دارای ویژگی های زیر است:

۱- برنامه ­های غنی سازی ازدواج برای زوج هایی است که زندگی زناشویی سالم دارند. درعمل این برنامه ها برای زوج هایی است که در بحران زناشویی نیستند و به دلیل مشکلات بدنبال درمان نمی باشند.

۲- برنامه بوسیله یک نفر و یا بیش از یک نفر آموزش دیده  با روش (آ،سی،ام،ای) و زوج های ثبت نام کننده، هدایت می شود و رهبر سبک تعاملی و مشارکتی را اعمال می­ کند.

۳- روش اساساً مبتنی برتجربه و پویاست، نه تعلیمی و استدلالی.

۴- زوج های شرکت کننده برای تعامل و گفتگوی خصوصی در یک زمینه گروهی فرصت دارند.

۵- ممکن است از تمرین های تجربی ساخت دار استفاده شود.

۶- زوج های شرکت کننده، اغلب در تعیین موادمورد بحث در برنامه نظر می دهند(آ،سی،ام، ای،۱۹۹۵؛ به نقل از برگر و هنا،۱۹۹۹).

۲-۳-۱-۲- ساختار برنامه

برنامه غنی سازی ازدواج از نظر ساختار متفاوت است. یعنی در بعضی زمینه­ها دارای انعطاف پذیری می باشد. همچنین در این مدل افراد مختلف با دیدگاه های ویژه خودشان ساختار برنامه را تغییر می دهند(برگر و هنا، ۱۹۹۹).

۲-۳-۱-۳- اهداف

برای برنامه های غنی سازی ازدواج اهداف عمومی زیر توسط انجمن غنی­سازی ازدواج(A. C. M. E) پذیرفته شده است، اگرچه متناسب با موقعیت های خاص، ممکن است اهدافی نیز اضافه شود (برگر و هنا، ۱۹۹۹).

۱- افزایش آگاهی هر زوج از خود  و همسرش با تاکید بر توانمدی ها و بالقوه های فردی و رابطه ای.

۲- شناختن جهت های رابطه برای رشد دان رابطه .

۳- رشد دادن و تشویق کردن استفاده از ارتباط اثربخشف حل مساله و مهارت های  حل تعارض.

۴- یادگیری مهارتها و کشف راههایی که از طریق آنها رشد به طور مثبت رخ دهد.

۵- افزایش صمیمیت دو سویه و همدلی.

۲-۳-۱-۴- مهارت ها

مهارت هایی که در A. C. M. E مورد توجه قرار می گیرند عبارتند از:

  • نشان دادن نحوه مشارکت مثبت برای یک رابطه زناشویی سالم.
  • نشان دادن همکاری و مشارکت با همسر.
  • نشان دادن گرمی و توجه.
  • برقرار کردن ارتباط موثر و داشتن فهم و بینش به دیگران.
  • سهیم شدن تجارب زناشویی با دیدی باز.
  • نشان دادن حساسیت به نیازهای دیگران در گروه.
  • نشان دادن توانایی مقابله موثر با موقعیت مشکل در گروه.
  • نشان دادن برنامه ریزی موثر و مهارت های طراحی برنامه.

۲-۳-۲- رویکرد ارتباط زوج (C. C) [8]

برنامه ارتباط زوج ها بیشتر تحت تاثیر نظریه های نظام های خانواده بوده است و چندین نفر در رشد این برنامه نقش اساسی داشته اند که از جمله می توان به افراد زیر اشاره کرد. روبن هیل[۹]، ویرجینیا ستیر و همکارانش، دان جکسون[۱۰]، پاول واتزلاویک[۱۱]، سیدنی جورارد[۱۲] و ویلیام هیل[۱۳].

اهداف کلی برنامه ارتباط زوج برای کمک کردن به زوج ها در موارد زیر می باشد: ۱- در موضوعات روزانه به طور موثرتر ارتباط برقرار کنند.

تعارضات را کنترل و حل کنند.

یک رابطه زنده و رضایت بخش بوجود آورند(فقیرپور،۱۳۸۳).

[۱] - Association for Couples in Marriage Enrichment (A. C. M. E)

[۲] - Gabriel Calvo

[۳] - Herbert Otto

[۴] - David & Vera Mace

[۵] - فرقه­ ای از پروتستان­های آمریکا

[۶] - Smith

[۷] - Cotron

[۸] - Couple Comminication(CC)

[۹] - Reuben Hill

[۱۰] - Don Jackson

[۱۱] - Paul Watzlawick

[۱۲]- Sydney Jourard

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ق.ظ ]




برنامه پیشگیری و تقویت رابطه[۱] (P. R. E. P) -کیفیت روابط زناشویی

ریشه های اختصاصی این برنامه به میانه های دهه ۱۹۷۰ بر می گردد، زمانی که محققان زیادی درماندگی زناشویی را مورد مطالعه قرار دادند. در دانشگاه ایندیانا هووارد مارکمن[۱] و جان گاتمن[۲] از افرادی بودند که در این زمینه مطالعه کردند. این محققان در زوج های درمانده نقص های ارتباطی  را پیدا کردند و نهایتاً مارکمن به این نتیجه رسید که کیفیت ارتباط قبل از ازدواج و قبل از درماندگی یکی از مهمترین پیش بینی کننده­ های درماندگی زناشویی آینده است. بر اساس این یافته­ ها مارکمن یک برنامه پیشگیری را بوجود آورد(استامن، ۲۰۰۰)

(P. R. E. P) بر دیدگاه سنتی رفتاری- شناختی و زوج درمانی رفتاری مبتنی شده است. بنابراین بر روش های تفکر( نگرش ها و انتظارات) و رفتارهایی(ارتباط و کنترل تعارض) توجه دارد که با شکست یا موفقیت زناشویی همراه می باشند. رویکرد مهارت محور بر این پیش فرض تکیه  می کند که زوج ها می توانند رفتارهای تازه­ایی را یاد بگیرند که به آنها کمک کند تا  از زوال رابطه که به وفور در ازدواج دیده می­ شود، پیشگیری شود. این برنامه علاوه بر ریشه های رفتاری- شناختی بر طیف وسیعی از تحقیقات زناشویی متکی می­باشد. اگر چه مسیر مشخصی برای درماندگی زناشویی و طلاق وجود ندارد، اما شکل(۲-۷) در بر گیرنده یک الگوی کلی است که بر پایه مطالعات مختلف مربوط به ازدواج و رابطه، مسیر شکست ازدواج را نشان می دهد.

 

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در این مدل دو نفر از طریق آمیختن شباهت ها و تفاوت ها جذب یکدیگر می شوند. و وقتی مدت زمانی را با هم می گذارانند در صورتی که زمان رضایتبخش باشد نسبت به هم احساس دلبستگی می کنند. در این میان یک احساس اضطراب برای از دست دادن عشق بالقوه بوجود می آید. در این زمینه تعهد رشد می کند و تا حد زیادی اضطراب از طریق پیمان با هم بودن، رفع می شود. برای بسیاری از زوج ها این تعهد در جریان ازدواج به اوج خود می رسد. قبل از عروسی، بیشتر زوجها برای اولین بار درباره توانایی­شان برای دست بکار شدن با تعارض آزمون هایی کرده ­اند، اما آنها در جریان دوستی­شان با بسیاری از موضوعات مهم و یا اختلاف ها روبرو نشده­اند. و این دلیلی است بر اینکه چرا در این مرحله رضایتمندی خیلی زیاد است.هنوز دلیل روشنی وجود ندارد که چگونگی زوج ها ارتباط برقرار می کنند و با تعارضات که داستان مهمی را درباره آینده شان خبر  می دهد، دست بکار می شوند. فراتر از سطح رضایتمندی قبل از ازدواج، این زوج های متعهد باید در طی زمان  به طور روز افزونی  با مشکلات مربوط به باهم بودن روبرو شوند. همین امر توضیح می دهد که چرا بسیاری از زوج ها می­توانند تعهد را بوجود آورند و تا زمانی که دلبستگی را دارند همچنان خوشحال باقی بمانند و بتدریج با خشم های پایدار و تعارضات حل نشده فرسایش پیدا می­ کنند. اینکه آنها درباره چه چیزی بحث می­ کنند و چگونه بحث می کنند نتیجه انتظارات و توانایی شان برای برقراری ارتباط و مذاکره موثر است. بسیاری از این انتظارات و توانایی ها بر تجارب قبلی زندگی با خانواده اصلی، روابط گذشته و زمینه فرهنگی شان مبتنی است. الگوهای معینی از رویارویی نامناسب با تعارض که بر رابطه اثر تخریبی دارند، در بسیاری از ازدواج ها بطور تکراری ظاهر خواهد شد. علاوه بر این در طی زمان یک تغییر مهم در رابطه رخ خواهد داد، همسر فعلی بجای اینکه منشاء لذت یا حمایت باشد، بطور روز افزون با درد و ناکامی همراه  می شود. برای بسیاری از زوج ها،  این حالت پیش فرض اساسی مربوط به فلسفه باهم بودن را که ( داشتن یک دوست صمیمی و حمایت کننده در زندگی بود)، نقض می کند. ممکن است تعبیر های منفی تر از آنچه هست، تعبیر کنند، تدریجاً اطمینان کاهش می یابد و احساس دلبستگی که به تعهد منتهی می شد، شکننده می شود. و در واقع ما شاهد زوج هایی می شویم که باقربانی شدن تعهد در کوره داغ تعارض ها، آینده  رابطه شان تهدید می شود. نهایتاً از ازدواج پوسته ای  می ماند و هر یک از زوج ها انتظار تغییر از دیگری را دارد.  در این حالت برقراری مجدد نقطه نظر اولیه دشوارتر می گردد. در اینجا کلید های حفظ ازدواج  در گرو تعهد  بعنوان فداکاری نیست بلکه بیشتر بعنوان یک اجبار است. به عیارت دیگر حالا تصمیم برای ماندن یا ترک  کردن بیشتر بر اساس مقایسه بهای ترک کردن در برابر اشتیاق برای ماند انجام می گیرد. در اینجا با توجه به  نقطه نظر  زوج ها ممکن است آنها از همدیگر طلاق بگیرند و یا به یک زندگی زناشویی بدبخت  گونه ادامه  دهند. البته بعضی از زوج ها از این مکان توام با فشار زیاد و فداکاری کم، به رشد مجدد فداکاری، عشق و مثبت بودن در ازدواج، برمی­گردند. این الگوی مربوط به شکست ازدواج اهدافی را برای مداخله مطرح می­ کند که عبارتند از: الگوهای معین ارتباط، کنترل تعارض، باورهای با کارکرد بد و شناخت ها و انگیزه های مربوط به تعهد. چیزهایی وجود دارد که زوج ها می­توانند یاد بگیرند و عمل کنند تا به آنها کمک شود که در مسیر شکست قرار نگیرند و در مسیر دوستی، حمایت و صمیمیت قرار بگیرند(برگرو هانا،۱۹۹۹).

۲-۳-۵- مدل رفتاری - ارتباطی

رویکرد رفتاری- ارتباطی، ترکیبی نظری- عملی از سیستم ها و جهت گیرهای شناختی- رفتاری است. گرچه رفتار بر اساس تامین اهداف حقیقی و یا استعاره­ای مفهوم سازی می­ شود، اما تعدیل­هایی که میان  همسران روی می دهد همیشه دارای پیامد های ارتباطی است. به این معنا که رفتار یکی از همسران بر طرف مقابل اثراتی خواهد داشت. این موضوع به روشنی عقیده های نظام دار است. در عین حال مشخص شده است که اسنادهای فردی و تفسیرهای مربوط به رفتارهای همسر بسیار متنوع  بوده و بر درک همسر و نوع پاسخی که بروز خواهد کرد اثر می گذارد. در حقیقت رفتار موجود در یک رابطه، به شکلی چشمگیر تحت تاثیر عوامل  شناختی قرار می گیرد. مدل رفتار- ارتباطی نظامی مفهومی و بالینی ترکیب سه سیستم نظری  بسیار  مقبول  دهه گذشته(تبادل اجتماعی، شناخت درمانی و رفتار درمانی) می­باشد. رویکردهای رفتاری مربوط به مشکلات زناشویی، از زمان پیدایش خود در کمتر  از دو دهه دستخوش تحول گسترده­ای شده ­اند. در مداخله­های رفتاری نخستین، نظریه تبادل اجتماعی و قراردادی ساده مورد تاکید قرار می­گرفتند. اخیراً نگرش­های مداخله­ای با طیف گسترده ای طراحی شده ­اند. هدف این نوع نگرش ها عبارتند از افزایش رفتارهای مثبت و خوشایند، بهبود در ارتباط، ایجاد مهارت های حل مسئله و حرکت در جهت حل مسائل جنسی، ایجاد تغییر در الگوهای زیان بخش یا مخدوش فکری که ممکن است زوج ها داشته باشند، پیدا کردن راه­هایی  برای جلوگیری از تشدید تعارض و کوشش برای تغییر  الگوهای وسیع­تر رفتاری که به اختلافات زناشویی منجر می­شوند. رویکردهای اولیه، رضایت زناشویی را افزایش در تعامل های مثبت بین زوج­ها تعریف می­کردند و در نتیجه در مداخله های رفتاری سعی می­شد به جای تعامل­های منفی، تعامل­های مثبت جایگزین شوند. این کار، از طریق تشخیص و افزایش  رفتارهای مطلوب صورت می گرفت. در نگرش رفتاری که عمدتاً بر اساس  نظریه های یادگیری برخاسته از آزمایشگاه استوار بود و با کارهای اسکینر قوت گرفته بود، کنش­های متقابل بین زوج های مشکل دار، تحت کنترل منفی تلقی می شد. یعنی این تعامل ها به وسیله تنبیه یا ترس از  پیامد های منفی کنترل می شوند. بنابراین، هدف این نوع مداخله­های رفتاری اولیه، تغییر جهت­گیری از کنترل منفی به کنترل مثبت بود. به این معنی که طرفین به علت اجتناب از تنبیه، مثبت عمل نکنند، بلکه به علت خوشحال کردن طرف مقابل، دست به این کار بزنند( و این خود، باعث می شود که طرف دوم، طرف اول را  خوشحال کند). این مفاهیم، هنوز هم زیر بنای نظری قسمت اعظم رفتار درمانی زناشویی امروزی را تشکیل می دهند. اما امروزه هم نظریه و هم عمل، توسعه پیدا کرده اند به نحوی که بتوانند نوآوری­های مهمی را در خود جای دهند.  نظریه یادگیری اجتماعی بندورا مخصوصاً در درک ما از فرایندهای شناختی- ادراکی، که در کار با زوج های مشکل دار اهمیت دارند، موثر بوده است. دلالت ضمنی و مهم این نگرش این است که متخصص بالینی باید اسنادهایی را که طرفین در مورد رفتار خود و رفتار طرف مقابل به کار می گیرند، مورد ارزیابی قرار دهند. اسنادها عبارتند از اعتقاد طرفین درباره علل و دلایل رفتارهای طرف مقابل. درمانگر زناشویی، علاوه بر ارزیابی علل مورد نظر رفتارها باید شیوه ای را که هر یک از طرفین  در تفسیر تاثیر رفتار خود و رفتار طرف دیگر به کار می گیرند(سبک شناختی)مورد ارزیابی قرار دهد.(قاسم زاده، ۱۳۷۸).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

[۱] - Howard Markman

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ق.ظ ]




کیفیت روابط زناشویی -جنبه های پیشگیری مدل رفتاری- ارتباطی

جنبه های آموزشی – پیشگیری مدل رفتاری- ارتباطی در شش حوزه اساسی مورد بحث قرار می گیرند: ۱)فهم رفتار،۲) عینیت گرایی،۳) تبادل رفتاری،۴) مصالحه، ۵) ارتباطات، ۶) آموزش حل مساله.

فهم رفتار:

در رفتار دو هدف را می توان جستجو کرد: ۱- رفتار ممکن است فقط رفتار صرف باشد( یعنی تظاهر عملکرد شخص)؛۲- رفتار ممکن است ارزش رابطه ای داشته باشد(یعنی در درون رابطه معنی پیدا کند).

در برنامه ­های پیشگیری، زوج ها باید یاد بگیرند تا رفتار را براساس رابطه­ای بودنش درک کنند و رفتارهای خود و همسرشان را در چهارچوب تعاملی مورد ارزیابی قرار دهند. بنابراین آنها ممکن است سوالات زیر را از خود بپرسند:

۱- رفتار من بر رفتار همسرم چه اثری می تواند داشته باشد؟

۲- رفتار همسرم بر رفتار من چه اثری می تواند داشته باشد؟

۳- زمانیکه من رفتار (الف) را انجام دهم، همسرم با انجام دادن رفتار(ب) پاسخ می دهد. آیا آن نتیجه­ای است که من دوست دارم بدست آورم.

۴- زمانیکه رفتار (ج) را انجام می دهد من عموماً بطور مشابهی رفتار (د) را انجام می دهم. آیا  شیوه ­های دیگری در دسترس من وجود دارد.

۵- اگر من رفتار (ه) را انجام می دادم، احتمالاً در پاسخ به آن همسرم چه کار می کرد؟

۶- اگر همسرم رفتار (و) را انجام می داد، احتمالاً من در پاسخ به آن چه کار می­کردم؟

و وقتی زوج ها یاد گرفتند رفتار را در درون زمینه رابطه اش بفهمند، آنگاه آنها می توانند با روش بازتر  و بطور مشارکتی درباره پیامدها بحث و بررسی کنند. این اساس پیشگیری است. یعنی با موضوعات قبل از اینکه به مشکل تبدیل شوند، برخورد می شود.

عینیت گرایی[۱]:

این فرایند به زوج ها می­آموزد تا چگونه اظهارات مبهم، کلی و تعمیم یافته مربوط به رضایتمندی از رابطه را به صورت توصیف­های ویژه رفتار خوشایند و ناخوشایند تبدیل کنند. بنابراین تسلط یک زوج بر این مهارت می تواند به آنها یاد دهد تا پیامهای کلامی غیر تسیل کننده را بصورت اطلاعات سازنده برای اهداف افزایش رابطه دوباره سازماندهی کنند.

تبادل رفتاری[۲]:

همچنانکه قبلاً اشاره شد، تقابل رفتاری اصول مفهومی و عملی مدل رفتاری- ارتباطی می باشند. هم در برنامه های درمانی و هم در برنامه های پیشگیری زوج ها باید قدردانی از یکدیگر را یاد بگیرند. زمانیکه افراد رفتارهای مثبتی را برای  یکدیگر فراهم کنند، آنها با قدردانی همسرشان مورد تقویت قرار می گیرند و متقابلاً خودشان هم از همسرشان قدردانی می کنند. در این صورت رفتارهای پاداش بخش دو طرفه افزایش می یابند و احتمال موفقیت در زندگی زناشویی بطور اساسی بالا می رود.

مصالحه[۳]:

زوج درمانی رفتاری- ارتباطی بطور تجربی به زوج ها آموزش می دهد تا این اصل را یاد بگیرند که«به منظور بدست آوردن انچه که من می خواهم، باید چیزی را به همسرم بدهم». این اندیشه اساس حل تعارض و برنامه های پیشگیرانه حل مساله را تشکیل می دهد. با داشتن این توانایی، زوج ها می توانند مهارت هایی را برای کاهش مشکلات بکار ببرند.

 

ارتباطات[۴]:

از همه عناصر مدل رفتاری- ارتباطی احتمال ارتباطات بیشترین کارکرد پیشگیرانه را دارد. مهارت­ های ارتباطی اثربخش اساس ایجاد و حفظ رابطه زناشویی رضایتبخش می باشد. بنابراین آموزش ارتباطات بخش مهمی از برنامه های پیشگیری است.

آموزش حل مساله:

همچنانکه قبلاً اشاره شده است، تعارض چیزی است که در رابطه صمیمی و دراز مدت بوجود می آید. از  طریق آموزش حل مساله، زوج­ها می­توانند ابزار مناسبی برای حل اختلافات خودشان داشته باشند. بعلاوه  وقتی  که فرایند حل مساله را یاد گرفتند می­توانند آنرا در کل موقعیت­های آسیب­زا بکار ببرند. در اینجا نیز ارزش پیشگیری کننده حل مساله، کاملاً روشن است(قاسم­زاده، ۱۳۷۸).

 

۲-۴- غنی سازی روابط(مدل به کار گرفته شده در این پژوهش)

این مدل چارچوب و شیوه اصلی به کار گرفته شده برای این پژوهش بوده است که به شرح آن پرداخته می­ شود.

۲-۴-۱- تاریخچه غنی سازی روابط

ریشه های غنی سازی روابط[۵](R. E ) از اوایل۱۹۵۰ نشات می­گیرد. زمانی که برنارد جورنی در یک  برنامه­ی رواندرمانی کودکان  به مشکلاتی  با والدین برخورد کرده  بود.  او چنین می پنداشت که این برنامه می تواند منجر به  حسادت والدین نسبت به نقش درمانی  خاص درمانگر در ارتباط با کودک  باشد،  و یا عزت نفس والدین به خاطر احساس ایفای نامناسب  نقش  والدینی که باعث می­ شود فرزندشان سردرگم شود، آسیب ببیند.  به نظر  می رسید که احتمالاً بتوان با هر دوی این عوامل، از طریق به کمک گرفتن  والدین به عنوان یار درمانگر یا نماینده(عامل) روان درمانی مقابله نمود. تصور می شود که اگر والدین آموزش ببینند که به شیوه ای درمانی با بچه ها کار کنند، این تغییر در سیستم خانواده می ­تواند تا حدود زیادی تاثیر روان درمانی بر کودک را افزایش دهد. این روند منجر به ایجاد کودک درمانی[۶] شد، که هم اکنون خانواده درمانی R. E یا خانواده درمانی  کودکان نامیده می شود که طی آن والدین یاد می­گیرند که جلسات  شبیه بازی درمانی کودک محور راجرزی  با کودکانشان  برگزار کنند. سپس یاد بگیرند که این مهارتها  را در مواقع مناسب به زندگی روزمره انتقال داده و تعمیم دهند. همچنین آنها مهارت های اصلاح رفتار را برای استفاده در خانه یاد می گیرند. این روش ها قابل کاربرد با یک خانواده  و یا گروهی از خانواده­ها می باشد. اولین طرح پژوهشی سه ساله نشان داد که این رویکرد اثر بخشی عالی دارد(جورنی و سوکا،۲۰۰۴).

پایه درمان  R. E بر اساس آموزش مهارتها بود و این گام عجیب و در عین حال خشنود کننده ­ای به نظر می­رسید که مراجعان درخواست می­کردند که برنامه­هایی برای تدریس مهارتها به زوجین و خانواده ها قبل از گرفتار شدن در مشکلات برگزار شود. این برنامه ها تبدیل به برنامه ­های غنی سازی و پیشگیری از مشکل شدند(گینزبرگ،۲۰۰۰).

۲-۴-۲- پایه های نظری

نظریه­ای که پایه­ رویکرد  R. E بر آن قرار دارد ترکیب منحصر به فردی از چهار مکتب عمده­ی روان درمانی است: روان پویایی، رفتارگرایی، انسان­گرایی و رویکرد بین فردی. بر اساس تجارب، تفسیر و برداشت جورنی از تحقیقات روانشناسی به ویژه در بخشی روان درمانی و اصلاح رفتار، تجارب بالینی و میدانی وی و مشاهدات بلند مدتش، عوامل  و بخش های خاصی از هر مکتب انتخاب شده و بقیه­ کنار گذاشته شده است. آنچه باقی مانده در یک واحد با دورنمای نظری سیستم محور، بر پایه ی مهارت­آموزی گرد آمده است. به صورت خیلی مختصر می­توان مولفه­هایی را که دربرگیرنده R. E  می باشند بدین شرح توصیف نمود:

از نظریه­ روان پویایی مفاهیمی از اهمیت ناهشیار و قدرت مکانیسم های دفاعی، همچنین مفاهیم ضرورت رشد روانشناختی از طریق رسیدن  به شناخت و قدرت درمانی تخلیه­ی هیجانی یا تجربه­ی مجدد عواطف  سرکوب شده یا پنهان شده را شامل می شود. از نظریه آدلر، مفهوم رفتار انسان که با اصطلاحات جستجوی اهداف و قدرت تسلط­جویی که بهتر قابل فهمند اقتباس شده است.  این حالت وقتی که فرد در جستجوی اهدافش است، فعال می شود.  از مکتب انسان گرایی، به ویژه نظریه ی راجرز، مفهوم مکانیسم­های دفاعی(که از تحریف واقعیت ناشی می­ شود) که در آغاز از طریق تهدید خودپنداره­ی شخص شروع می­ شود، اقتباس شده است. همچنین مفهوم پذیرش دائم بی­قید و شرط، احترام و همدلی که بهترین راه برای ایجاد را بطه­ی مثبت و قوی و کاهش نیازهای دیگران برای استفاده از مکانیسم­های دفاعی است، از این نظریه اقتباس شده است. بر این اساس روش موثرتر برای کمک به دیگری این است که اجازه بدهیم تا افکار و احساسات خود را صادقانه و صمیمانه ابراز کند و به تخلیه­ی هیجانی و شناخت دست یابد. از نظریه ی یادگیری همه­ی ابعاد آن -اجتماعی، شناختی و رفتاری-­ به ویژه مفاهیم مفید و رفتاری بهبود زندگی، که قابل آموزش از روش سیستماتیک  است، اخذ شده است. تصور می­ شود که شرکت کنندگان در آموزش مهارتها عمدتاً بهبود می­یابند و به سرعت  به تغییرات اجتماعی مثبت و رو به رشد دست می­یابند. روش های برگرفته از نظریه­ یادگیری و روش­های کاربردی در رفتاردرمانی، نه تنها برای متخصصان که  مهارت­ های R. E را تدریس می­ کنند، بلکه برای شرکت­کنندگانی که خودشان برای تغییرات مطلوب در خود و شریکشان کمک دریافت می کنند، نیز مفید است. از نظریه­ بین فردی که توسط سالیوان[۷](۱۹۴۷)  ارائه شده و توسط لری[۸](۱۹۵۷) گسترش یافته، این مفهوم دریافت شده که افراد مهم اطراف ما چگونگی  عملکرد مان را به ما می آموزند. تمام افراد به صورت  ناهشیاری به روش خاصی(کلیشه های رفتاری) برای پاسخ به دیگران عمل می­ کنند که احساس می­ کنند راحت است و کمتری میزان اضطراب را به همراه دارد. بسیاری از روش­های عادی رفتار که اغلب آنهایی هستندکه از اوایل زندگی مورد استفاده بودنده­اند و چنان ناهشیار و خودکار ظاهر می­شوند که لری به آنها واکنش[۹] می­گوید. همیشه  ممکن است برخی پاسخ های نامطلوب نیز از دیگران کسب شود. نظریه ی R. E   معتقد است که کسب دامنه ی وسیعی از رفتارهای بین فردی، به منظور قرار گرفتن درحیطه­ی انتخاب­های هشیار، برای کفایت و بسندگی ضروری هستند. به همین منظور،  R. E  به شرکت کنندگان می­آموزد که بدانند که هرکنش و یا عدم کنش افراد دیگر فرصتی را برای تاثیر هشیارانه بررفتار بعدی افراد فراهم می­آورد و بعداً این پاسخ ها ادامه می­یابد. بجز در روابط یک طرفه، و حتی در این روابط نیز فرد بی­تاثیر نیست. همیشه می­توان به شیوه­ای رفتار نمود که پاسخ هایی که از دیگران دریافت می­شوند بیشتر پاسخ­های مطلوب باشند. درتمام حیطه­ی روابط بین فردی و بویژه روابط زناشویی و خانوادگی، هدف R. E  این است که به شرکت کنندگان  بیاموزد که چگونه هشیارانه چنین انتخاب هایی انجام دهند. نظریه ی بین فردی معتقد است که بهتر است شخصیت به عنوان الگوی داخلی تمایلات و واکنش های رفتاری بین فردی نگریسته شود. در نتیجه افزایش توانایی افراد برای انعطاف­پذیری و انتخاب آگاهانه، به منظور بدست آوردن اهداف فردی و اجتماعی مثبت، سریع­ترین و مطمئن­ترین راه افزایش سازگاری و رضایتمندی است. همچنین بهترین شیوه برای افزایش تاثیر و سودمندی درمان است. از دیدگاه R. E ، درمان پیشگیری و غنی­سازی در نگاه اول نقاط متفاوت یک پیوستار دیده می­شوند (سوکا،۲۰۰۵).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اهداف پیشگیری، درمان و غنی سازی( ارتقاء ) می ­تواند کمک به فرد باشد تا در جهت مسیر های سازنده حرکت کند. اینکه درمان باشد یا پیشگیری اغلب صرفاً یک کارکرد زبانی و زمانی است، برای مثال اگر به یک زوج در اوایل ازدواج مهارتها را نیاموزید می­توان بعداً هنگام ضعیف­شدن رابطه، یا ناتوانی در حل تعارضات زناشویی این کار را انجام داد. اگر در ابتدا این کاررا انجام نشود، این امکان هست که اشکال مختلفی از آسیب پدید آید و آموزش الگوی جدید را سخت­تر و پیچیده­تر نماید. دراین حالت درمان بیشتر از پیشگیری به کار می رود، ولی اگر در ابتدا این کار انجام شود می­توان گفت، پیشگیری و غنی­سازی صورت گرفته است(سیندر،۲۰۰۰).

۲-۴-۳- شیوه های مداخله

مهارتهای ایجاد شده در R. E  مهارتهایی هستند که برای کمک به ارضای شدیدترین تمایلات خانواده ها، و تقریباً در همه­ی فرهنگ­ها کاربرد دارند. این تمایلات شامل عشق، دلسوزی، تعلق، اعتماد، وفاداری، امنیت و لذت هستندکه در بین بقیه از اهمیت بیشتری برخودارند. اگر هر شرکت کننده این تمایلات رابرای همسرش و برای سایر اعضای خانواده ارضا کند، به عنوان یک کارکرد روانی-اجتماعی اساسی که در روابط رمانتیک صورت گرفته، تلقی می شود که با ایجاد یک جو مراقبتی پایدار، عشق و صمیمیت، عزت نفس و رشد روانی فردی هر یک از اعضا را تقویت می کند. پاسخهای دلسوزانه می ­تواند عامل بسیار مهمی در ارتقای امنیت و پایداری پیوند زناشویی، و ایجاد روابط صمیمانه­ی سازنده و پایداری برای رشد شخصی باشد. به عبارتی از دیدگاه R. E  آنچه در  بلند مدت مهم است و در دوره­ های R. E  بدست می­آید روابط زوجی سالم، توانایی حل مساله به روشی دو سونگر و منصفانه، توانایی حفظ جو مراقبتی  در طول بحث و حل مساله، توانایی اتخاذ دیدگاه فرد دیگر، توانایی تعامل با دیگر شرکت کنندگان، توانایی به وضوح  دیدن خود و دیگری( بدون سوگیری)، توانایی مانع شدن یا کاهش دادن چرخه ها ی تعامل منفی-منفی و خشم، توانایی تغییر در الگو های رفتاری مورد انتظار فرد، کمک به فرد جهت  رسیدن به تغییرات مطلوب مورد انتظار خودش و کمک به شریک خود تا تغییراتی را که می­خواهد انجام دهد.  این­ها هم تغییراتی هستند که از طریق تسلط بر مهارتهای برنامه R.E ایجاد می شوند. سایر جوانب ایجاد و تداوم روابط در نظر گرفتن تصویر کامل هنگام بحث بر سر یک تعارض یا مشکل را شامل می­ شود. در این شرایط جنبه­ ناقص وخیلی رایج، از قلم انداختن افکار و احساسات مثبت در مورد  طرف مقابل است. با ایجاد پنداشت مثبت، افکار و احساسات منفی زیر افکار و احساسات مثبت پوشانده می­ شود و رابطه­ای دوستانه ایجاد می­ شود. در یک رابطه­ دوستانه انگیزه برای تغییرخیلی افزایش می­یابد(گینزبرگ، ۲۰۰۰).

یک اصلی اساسی که موجب تغییر ساختاری در رفتار و ارتباط می شود این است که احساس­ها و عواطف مهم صادقانه ابراز شوند، به طوری که عزت نفس طرف مقابل تهدید نشود. بدین سان فرد یاد می­گیرد که  خود را به روش دلسوزآنهای ابراز کند. این حالت نوعی از ابرازگری است که طی آن توانایی فرد برای فهم و پذیرش افکار و احساس گوینده بهبود می یابد و تفاهم دلسوزانه­تر و پذیرش بالاتری را به گوینده انتقال می دهد، و این هم به نوبه ی خود گوینده را راحت­تر میکند تا به صورت باز و صادقانه و دلسوزانه خودش را ابراز کند. در حقیقت صداقت و  دلسوزی دو ارزشی هستند که از طریق R. E  ارتقا یافته و تقویت می­شوند. کاربرد صحیح اینها در روابط بین فردی، فرد را به ارتقای ارزش سوم یعنی منصفانه بودن هدایت می کند. در برنامه ها و درمان های R. E  زوجها ۹ مهارت به هم پیوسته را یاد می گیرند که کیفیت روابط را افزایش می­دهد. استفاده از این مهارت ­ها تعاملات را به احترام، فهم، همکاری و مراقبت دو طرفه­ی بیشتری هدایت می­ کند. در ادامه تعریف کوتاهی از هر مهارت ارائه می­ شود. به دلیل کمبود جا در این بخش به شرح رهنمودهای خاصی که برای هر مهارت تعریف شده است و به شرکت کنندگان آموخته می شود می­پردازیم، این مهارت ها در حکم قواعد بازی هستند. زمانی که قواعد پیگیری و دنبال شوند، رفتار ماهرانه ایجاد می­ شود. مهارت ابرازگری شرکت­کنندگان را قادر به فهم بهتر منابع استرس، نیازها و تمایلاتشان می­سازد و به طریقی که کمترین احتمال ایجاد و اکنش های دفاعی، اضطراب، خصومت و تعارض وجود داشته باشد و بیشترین احتمال فراخوانی فهم همدلانه، همکاری و حمایت وجود داشته باشد، قادر به ابراز گری در مقابل دیگران می شوند. مهارتهای تخصصی، افراد را در فرایند حل تعارض و حل مساله به صورت سریع و موفقیت­آمیز و با اضطراب کمتر، یاری می­ کند. مهارت همدلانه، مشارکت کنندگان را برای فهم دلسوزانه­ی بیشتر از نیازهای مراجعان در زمینه ­های نیازهای هیجانی، روانشناختی و نیازهای بین­فردی و تمایلات دیگران و فراخوانی رفتارهای باز، صادقانه، قابل احترام و اعتماد، مشترک، رفتارهای هم حسی، نظارتی و صمیمی با دیگران با سرعت و میزان بیشتر آماده می سازد.  مهارت بحث و مذاکره به زوج ها برای حفظ فضای هیجانی( عاطفی) مثبت آموخته می­ شود، تا زمانی که از موضوعات مشکل بحث می­ شود، از این طریق از افزایش خشم جلوگیری شود. زیرا برای فهم احساسات عمیق و ریشه­ موضوعات لازم است که موضوعات مشکل به صورت جامع تر و موفقیت­آمیزتر حل شود(سوکا، ۲۰۰۵).

مهارت تسهیل­کننده(آماده سازی) شرکت­کننده­ها را در خروج از مارپیچ ارتباط منفی- منفی توانمند می­ کند و آنها را قادر به استفاده از مهارت­هایR. E  می­ کند. مهارت حل مساله یا تعارض شرکت کننده را در ایجاد راه حل های خلاقانه برای مسایل قادر می­سازد. یعنی راه حل­هایی که بیشترین میزان ارضای نیازهای دو طرفه را دربر داشته باشند و عملی و قابل تداوم باشند. مهارت تغییر خود شرکت­کننده­ها را قادر می­سازد رفتارهای نامطلوب خود را بر طرف کرده یا کاهش دهند و یا رفتار های مطلوب را افزایش دهند تا اینکه بتوانند در رسیدن به آنچه که شریکشان می خواهد و یا رسیدن به چیزی که برای خودشان تعیین کرده اند، به توافق برسند. از طریق مهارت کمک به تغییر دیگران شرکت کنندگان می­توانند به دیگران برای تغییر نگرش­ها و احساسات و رفتارهایشان کمک کنند، تا اهداف و توافقات فردی و بین فردی خودشان را محقق سازند. مهارت نگهداری یا تدوام شرکت­کنندگان را برای حفظ سطوح بالای مهارتها در طول زمان آماده می­سازد. ما معتقدیم که عامل عمده ی این تلقی ، روشی است که شرکت کنندگان  به اظهار ات خود ابراز گرانه ی شریک خود فکر می کنند و پاسخ می دهند(جورنی و سوکا، ۲۰۰۴).

 

شکل(۸-۲) نشان می دهد که چگونه ۹ مهارت R. E می توانند برای ارتقای روابط زوج ها به کار روند و در صورتی که بدرستی آموخته شده و در موقعیت های مختلف در طول زمان به کار روند به خوبی می توانند سلامت جسمی و روانی مورد انتظار را ایجاد کنند. شکل(۲-۸)  نشان می دهد که R. E  سعی دارد تغییرات مثبت و یا در عواطف ، شخصیت و رفتار ایجاد کند که همگی با همدیگر تغییراتی را در یک مدل پیوسته ی منسجم نشان دهند. شکل این روند را با ترسیم موارد ذیل نشان می دهد. در صحبت های منزل، همچنان که زوجین بر روی موضوعی برای ارتقای روابطشان، یا حل مساله­ای کار می­ کنند، مهارت همدلی، دلسوزی و ارتباط، اعتماد، صداقت و احترام بین آنها را افزایش می دهد. مهارت ابرازگری تخلیه­ی هیجانی و ابراز عواطف مثبت را افزایش می دهد. مهارت بحث و مذاکره به زوجین اجازه می دهد که بر تمرکز خود ادامه داده و به ریشه­ مشکل دست یابند، حتی زمانی که بحث آنها انواع تعارضات سخت و رنج­آور و اضطراب­زا را به دنبال دارد. در حالت کلی شریک­ها به همدیگر کمک می­ کنند تا به استفاده از مهارت به صورت توافقی و مشترک ادامه  دهند. تمام این عوامل و به ویژه همدلی و تخلیه­ی عاطفی ساختارمند و توانایی درک شریک در زمینه ی دوست داشتن(که در میان چیزهای دیگر پوشانده می­شوند) تمایلی برای کمک به شریک برای برآورده­کردن نیازهایش ایجاد می­ کند. بعضی اوقات خود حرف زدن تمام آن چیزی است که برای حل تعارض یا مسئله نیاز است، زیرا حل مسئله چیزی نیست که نیاز به ایجاد الگو های جدید برای هر کدام یا هر دوی شرکت کنندگان داشته باشد. وقتی الگوی رفتاری جدیدی نیاز باشد، مهارت حل مسئله یا حل تعارض به زوجین کمک می­ کند تا به توافق صریحی برسند که حتی المقدور تمام نیازهای آنان را برآورده کند و اغلب در مورد اینکه چه چیزی و چه زمانی و چگونه انجام شود توافق صورت می­گیرد. در چنین مواردی توافق بیشتر منجر به گسترش موثر مهارت­ های خود تغییری و مهارت های کمک به تغییر دیگران برای رسیدن به تغییرات حقیقی و پایدار در زندگی می­ شود. در صورت تمایل، هر کدام از افراد می­توانند رفتارهای جدیدی را با سایر افراد و در موقعیت های دیگر از طریق مهارت تعمیم گسترش دهند. این انتقال و تعمیم فی نفسه برای کاربرد مهارتهای R. E  در زندگی روزمره به کار می رود. در نتیجه هماهنگی، صمیمیت و رضایت ارتباطی بالاتری ایجاد می­ شود. به علاوه مشارکت­کنندگان از طریق انتقال و تعمیم  می توانند با حفظ تغییرات مثبت، سایر روابط مهم خود را نیز ارتقاء بخشند. این بدین دلیل است که آنها یادگرفته­اند که چگونه از این مهارتها به صورت یک طرفه استفاده کنند، حتی زمانی که شریکشان با این مهارت ­ها آشنا نیست. به این ترتیب آنها یاد می­گیرندکه چگونه روشی را که دیگران با آنها برخورد می­ کنند، تغییر دهند و منابع  عمده­ی استرس را حل کنند. شرکت در این مهارتها تغییرات شخصیتی عمده­ای ایجاد می­ کند و در کل می تواند در ارتقای سلامت روانی و جسمی مفید باشد(جورنی و کاودو،۱۹۹۹).

 در نهایت باید به این نکته توجه داشت که آر،ای  شامل مهارت­ هایی است که از طریق اصلاح رفتار  هدایت می شوند و مهارت هایی را بدان می افزایند تا شرکت­کنندگان بهتر بتوانند به خودشان و به دیگران در تغییر رفتار کمک نمایند. بنابراین مهارت های R. E  در زمینه­ رفتارهایی مثل سیگارکشیدن یا مصرف مواد و الکل، نیز کاملاً کاربردی است (سوکا،۲۰۰۵).

عکس مرتبط با سیگار

[۱] - objectivism

[۲]-   behaviooural communication

[۳] - concurrence

[۴] - relationships

[۵] - Relationship Enhancement(RE)

[۶] - filial therapy

[۷] - Sullivan

[۸] - Leary

[۹] - reflexes

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ق.ظ ]




کیفیت روابط زناشویی -پاسخ یا واکنش های خاص رهبر یا درمانگر

این بخش به پاسخ های مختلفی می پردازد که رهبر یا درمانگر در R. E   به کار می برد و اساساً منحصر به R. E   است.

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

۲-۴-۱۰-۱- شدن(تبدیل شدن)

در شدن بیش از آنکه مراجع با گفتگو آماده شود و یا مثل سرمشق دهی صورت گیرد یا پیشنهادی ارائه شود که متناسب با مراجع باشد و او را برانگیزد، درمانگر بیشتر نقاب و شخصیت مراجع A  را گرفته و با شریک «الف» یعنی «ب»  صحبت می کند،  چنانکه گویی درمانگر به «الف» تبدیل شده باشد. شدن(تبدیل شدن)  در موقعیت­های بحرانی بکار می­رود که یک مشکل باید فوراً مطرح و حل شود، ولی هنوز زوج مهارتهای درست انجام دادن آن را ندارد، و در موقعیت­هایی که مراجع شدیداً برای صحبت کردن هیجان­زده می شود، یا زمانی که احساسات و پویایی های زیربنایی درگیرند که برای شکل­دهی و برانگیختن بسیار پیچیده هستند(معمولاً برای نوجوانان غیرقابل کنترل که شدیداً در مقابل حرف­زدن مقاومت می­ کنند روش بسیار موثر و مفیدی است). اینجا  نمونه ای از (شدن) ذکر می­گردد:

کادن زنی است که گرچه گریه می­ کند اما به نظر می­رسد مطالبی برای گفتن وجود دارد که او نمی تواند فاش کند. درمانگر معتقد است که شدن مناسبتر از  مشکل گشایی است. درمانگر می ­تواند بگوید کادن اگر موافقی من می خواهم به جای تو بادنی صحبت کنم. کادن سرش را به نشانه ی تایید تکان می دهد. درمانگر خطاب  به همسر کادن یعنی دنی می گوید : دنی من دوستت دارم، بیشتر از هر کس دیگری دوستت دارم. و درمانگر به نشانه ی پرسش رو به کادن برمی­گرداند و کادن مجدد سرش را به نشانه­ی تایید تکان می­دهد. درمانگر رو به شوهر ادامه می دهد: وقتی تو الکل می­نوشی و تحریک می­شوی من تا سر حد مرگ می­ترسم، وقتی تو دیر به خانه می­آیی من خیال می کنم که تو در بیمارستان هستی. رو به کادن برگشته می گوید(درست می روم کادن)؟ کادن با گریه­ی بلندتر پاسخ می­دهد(بلی ) و حتی احتمال می­دهم مرده باشی. شدن(تبدیل شدن) می ­تواند در چند جمله و یا در صورت لزوم در تمام جلسات صورت گیرد(سیندر، ۱۹۹۶؛ به نقل از سیندر ، ۲۰۰۰).

 

 

۲-۴-۱۰-۲-  مشکل گشایی

مشکل گشایی زمانی به کار می رود که موقعیت ناراحت کننده ­ای وجود داشته باشد.  در مشکل­گشایی، رهبر یا درمانگر مهارت­ های R. E  را مستقیماً و شخصاً با شرکت کنندگان بکار می­گیرد. برای مثال زمانی که یک شرکت کننده نتواند به استفاده از مهارتها  ادامه دهد، منجر به احساسات شدید می­ شود و همسرش به اندازه ی کافی برای مداخله و تغییر موقعیت مهارت ندارد. در این حالت درمانگر  با تمام توان به شرکت­کننده پاسخ می­دهد، تا اینکه احساسات شرکت کننده­ها به اندازه­ کافی ابرازگشته و آزاد شود و بتوانند خودشان به استفاده از مهارت ها ادامه دهند. مورد دیگر می تواند این باشد که شرکت کننده  تمایلی به ادامه ی فرایند R. E نداشته باشد. در این صورت  رهبر به صحبت­های شرکت­کننده گوش می­دهد و پاسخ های همدلانه می­دهد تا زمانی که روشن شود که شرکت کننده می­خواهد دیدگاه رهبر را گوش کند. در این هنگام رهبر از مهارت ابرازگری برای انتقال دیدگاهش در مورد مسئله استفاده می کند و سپس مجدداً به شنیدن و همدلی با مراجع می ­پردازد. این مکالمه تا زمانی بدین روش ادامه می یابد که تعارض حل شده و رضایت هر دو طرف جلب شود(سوکا، ۲۰۰۵).

۲-۴-۱۰-۳- شستشو دادن

شستشو دادن روش پیچیده ای  است که زمانی  که اطلاعات  دریافتی پاسخ های  همدلانه  به هر دو زوج نشان  داد که هر دو بی مهارت هستند درمانگر با هر دو مستمر اً از«شدن» استفاده می کند.  در جایی که درمانگر  با فرد «الف» صحبت می کند و مخاطب فرد «ب»  قرار می­گیرد. در این حالت درمانگر به عنوان شریک «الف» یعنی «ب» در نظر گرفته شده و مخاطب قرار می گیرد و برعکس . این بسیار  متفاوت از سایر روش های R. E  است و برای حل سریع مسائل مشکلات عاطفی شدید در زمان کوتاه به کار می­رود و روش اصلی حل مسئله وحل بحران، از طریق R. E  می­باشد(سیندر، ۱۹۹۶؛ به نقل از سیندر ، ۲۰۰۰). 

۲-۴-۱۱- جمعیت مناسب

    1. E به صورت موفقیت آمیزی برای جمعیت­های گوناگون به کار رفته است. برای زوجین نامزد مفید بوده است(گنیزبرگ و اگلسنگ[۴]،۱۹۷۷؛ به نقل از برگر و کاودو، ۱۹۹۹). برای یک زوج یا یک گروه زوج درمانی در مرکز بهداشت اجتماعی(راس، باکر و جورنی[۵]، ۱۹۸۵)، برای شرکت­کنندگانی با مسائل مختلف مثل  بیماران  روانپزشکی  و خانواده هایشان( واگلسنگ، جورنی و جورنی[۶]، ۱۹۸۳، زیسنر و فالک[۷]،۱۹۹۳)، مراکز اسکان توانابخشی و اجتماعی(اکوردینو و جورنی، ۱۹۹۴؛ اکوردینو و هربرت[۸]،۱۹۹۷) و برای الکی­ها(متر و مک الیستر و جورنی[۹]، ۱۹۸۴؛ والدو و جورنی[۱۰]، ۱۹۸۳)، درمان افسردگی(گینزبرگ،۱۹۸۱، به نقل از جورنی و کاودو،۱۹۹۹)، برای مراجعین مرزی(والدو و هارمن[۱۱]، ۱۹۹۳)، برای مراجعین خودشیفته(سیندر،۱۹۹۴)، برای بزهکاران شدیداً مختل(ولش[۱۲]، ۱۹۸۲؛ به نقل از جورنی و کاودو،۱۹۹۹)، و در زمینه­ توانبخشی معتادان(کادیگن[۱۳]،۱۹۸۰) نیز اثربخش بوده است. تجارب نشان داده که R. E برای زوج های آفریقایی، آمریکایی رویکرد موثری بوده است و به عنوان درمان موثر و حساس به فرهنگ برای این فرهنگ معرفی شده است(موری[۱۴]، ۱۹۹۷). همچنین R. E  به عنوان پایه ای برای بسته های طراحی شده برای مشاوره­های زوجی بین فرهنگی مورد استفاده قرار گرفته است (ابراهیم و اسکرودر[۱۵]،۱۹۹۰). همچنین در پذیرش و توجه  به حساسیت­های جنسیتی نیز فوق العاده به نظر می­رسد(سیندر، ۱۹۹۲). روش­ها و مهارت­ های R. E به صورت موثری برای آموزش و تربیت افراد غیر متخصص نیز به کار رفته است (اوری[۱۶]، ۱۹۷۸؛ کادیگن،۱۹۸۰). برنامه ­های پیشگیری از مشکل و غنی­سازی و درمان R. E  با خانواده های دارای فرزندان پیش نوجوانی و نوجوان قابل اجرا می­باشند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

یک فرمت نیز برای خانواده درمانی افرادی که سایر اعضای خانواده آنها متمایل به شرکت در درمان نیستند، ایجاد شده است. این شکل خانواده درمانی R. E یک بعدی نامیده می شود. این روش می تواند به وسیله ی یک نفر به کار رود. در این موارد، در این موارد افراد نماینده و عامل درمانی هستند و سیستم خانواده را تغییر می­ دهند و سازگاری و رفتار اعضای  خانواده را ماند خود می­نمایند. دراین حالت تاکید زیاد بر تمارین و رفتارهای نقش بازی کردن، می تواند باعث تغییرات سیستمی و روانشناسی در خانواده گردد. این شیوه  برای افرادی که مایل به بهبود تونایی­هایشان برای ایجاد و حفظ روابط عاشقانه هستند، نیز به کار رود. همچنین نوعی درمان وجود دارد که درگیر خانواده نمی­شوند که درمان فردی(یا شخصی)R. E نامیده می­ شود (گریفین وجورنی، ۲۰۰۱). این روش متمرکز بر مسائلی است که در آن اعضای خانواده درگیر نیستند.  برای بیشتر روشن شدن موضوع می توان گفت که R. E  درمانی می تواند با شیوه های مختلفی با خانواده درگیر شود. به عنوان شریک یا همسر مراجعان، نماینده یا عوامل روان درمانگر برای مراجع، به عنوان ابزاری برای ایجاد تغییرات در سایر اعضای خانواده و نظام خانوادگی. R. E درمانی فردی، درگیر این روش­ها نمی­ شود. مهارت­ های بین فردی همواره نقش مهمی را هم در داخل جلسات و هم در خارج ایفا می­ کنند. گرچه رفتارهای سایر افراد نسبت به مراجع نیز می ­تواند از طریق تلاش های مراجع تغییر کند، ولی هدف اصلی خود تغییری است. برنامه های R. E  از  انواع درمانهایی هستند که برای جامعه ستیزها و افرادی که دروغگویی جزء سبک زندگی آنها است کاربرد ندارد، البته ا نکار جزء این ها تلقی نمی­ شود(جورنی و سیندر، ۱۹۷۷).

[۱] - becoming

[۲] - troubleshooting

[۳] - laundering

[۴] - Guerney, B. G., Jr., & Vogelsong, E

[۵] - Ross, E. R., Baker, S. B., & Guerney, B. G., Jr

[۶] - Vogelsong, E., Guerney B. G., Jr., & Guerney L

[۷] - Zahniser, J. H., & Falk, D. R

[۸] - Accordino, M. P., & Herbert, J. T.

[۹] - Matter, M., McAllister, W., & Guerney, B. G., Jr

[۱۰] - Waldo, M., & Guerney, B. G., Jr

[۱۱] - Waldo, M., & Harman, M. J

[۱۲] - Welsh, J. T

[۱۳] - Cadigan, J. D

[۱۴] - Moore, C. D

[۱۵] - Ibrahim, F. A., & Schroeder, D. G

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم