کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب


 



تطور همسر گزینی

به گفته نویسندگان کتاب طرح مقدماتی جامعه شناسی ایران شاید کهن ترین راه تحصیل همسر، اسارت و یغمابری یا خریداری یا مبادله بوده است. به عقیده این نویسندگان رسم خرید یک دختر نه به قصد خدمتگزاری بلکه گاهی هم به منظور زناشویی تا دیرباز در ایران وجود داشته است است. وستر مارک نشان داده است که نزد «اقوام پست» نتیجه زناشویی به ندرت موجب خرسندی می‌شود و در بیشتر موارد برای ایجاد توازن و همسنگی می باید به پدر و یا به دیگر خویشان نامزد خساراتی پرداخت شود.

چند همسری با دو چهره اصلی خود، چندشویی و چندزنی، از دیگر شیوه های زوجیت در جهان است. اگر این گونه پیوندها افراد را برای همیشه مقید و متعهد می سازند، پیوندهایی هم هستند که شکل نکاح موقت دارند. در ازدواج موقت یا صیغه، در ازای زمان نکاح و بیشی و کمی آن به تصمیم و خواست هر دو بستگی دارد. زنی که با چنین شرطی ازدواج می کند از حق ارث محروم است. (بهنام، ۱۳۸۴: ۲۳)

بی آنکه بخواهیم سهم میل جنسی را به عنوان عاملی که فرد را به سوی زناشویی چند همسری می راند و پاره ای کسان بر آن پای می فشرند، انکار کنیم و یا بخواهیم سهم عامل «معصیت روح» را که به گمان بعضی دیگر در غریزه رسوخ می کند نپذیریم، می توان پذیرفت که گاهی تأثیر گروه انسان را به یک چنین ازدواجی می کشاند.

در کنار این گونه وصلتها که سهم احساسات شخصی در دو سوی ازدواج به کمترین اندازه خود می‌رسد، ما حتی در گروه های به اصطلاح نامتمدن در امر همسر گزینی به مکانیسم هایی نیز برخورد می کنیم که برای جوانان آزادی عمل قابل توجهی قائل هستند. برای اثبات این فرضیه می توان از مثالهای چندی از بررسی وسترمارک به نام تاریخ زناشویی برگزیده ایم، سود جست. نویسنده در اینجا از بررسی توماس بریج که در میان اقوام یاهان در سرزمین آتش به عمل آمده یاد می کند. در میان این جماعت چه بسا روی می‌دهد که دختر جوانی احساس کند نسبت به شوهر خود بیزاری شدید و عمیقی دارد آنچنان که تمایل دارد او را ترک گوید. در چنین حالی اگر این دختر در نفرت خود باقی بماند و پای فشرد او را به کسی شوهر می‌دهند که خواستارش باشد. «ساروخانی ، ۱۳۷۰ : ۳۴-۳۳»

۲-۵ نظریه های مرتبط با متغیر وابسته تحقیق: احساس امنیت همسران در زندگی مشترک

  • تعاریف

امنیت اساسی ترین نیاز و رمز توسعه و بقای نظام و جامعه است. انسان بدون امنیت دچار هرج و مرج و آشوب طلبی می‌شود و همچنین مردم نمی توانند نیازهای ساده روزمره خود را تامین کنند. امنیت نعمت بزرگ الهی است که شرط پیشرفت جوامع و زمینه حرکت عظیم یک ملت است.  آدمی باتجربه دریافته است که امنیت و آسایش و رفاه که در سایه امنیت آسایش دیگران است یعنی اینکه امنیت در درون شبکه های ارتباطی انسان ها شکل می گیرد.  امنیت مفهوم بسیار عمیق است که بارها از آن، در قرآن یادآوری شده است و حتی در مواردی در قرآن از آن به عنوان عطیه الهی در جامعه مورد تذکر قرار دادهاست.  امنیت مطلوب در جامعه اسلامی تحقق نمی یابد مگر اینکه به حقوق همه انسانهایی که در آن زندگی می‌کنند، از این جهت که انسان توجه شود و انسانها نیز به حقوق دیگران احترام بگذارند (برگ، ۱۳۸۲: ۱)

امنیت در هر جامعه نقش کلیدی و اساسی داشته و جامعه بدون امنیت امکان پذیر نمی باشد را براساس امنیت در فکرت هر انسان که با خانواده خود قصد سفر به مکانی دیگر دارد. ابتدا از مسائل امنیتی و احساس آرامش و گزند خانواده از آسیب های دیگر را مورد بررسی قرار می‌دهد. این نشان می‌دهد انسان همواره در همه حال نیاز به امنیت دارد.

در اینجا منظور از احساس امنیت همسران ،خطرات و تهدیدات و کلیه مخاطراتی است که در روابط گرم و عاطفی، صمیمی و محبت آمیز همسران اختلال ایجاد نماید و احساس نزدیکی و همدلی میان آنان را از بین ببرد. (چلبی :۱۳۷۵: ۷۰) که این مفهوم را با بهره گرفتن از نظریه های نظم، انسجام خانوادگی، رضایت زناشویی و تعارض زناشویی توضیح می دهیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-03-03] [ 12:07:00 ب.ظ ]




 

امنیت (Security) از ریشه لاتین secures است که در لغت به معنای «نداشتن دلهره و دغدغه» است. بنابراین معنای لغوی امنیت، “رهایی از خطر، تهدید، آسیب، اضطراب، هراس، ترس، نگرانی یا وجود آرامش، اطمینان، آسایش، اعتماد و تأمین است” (ماندل،۱۳۷۹ :۴۴)

در واقع، “امنیت یعنی رفع خطر و رفع خطر یعنی استفاده بهینه از فرصت. بنابراین باید چنین نتیجه گرفت که امنیت دارای دو عنصر اساسی تهدید و فرصت است و برقراری امنیت منوط به رهایی نسبی از تهدید و بهره گیری بهینه از فرصت هاست” (خلیلی، ۱۳۸۱ :۴۲۸ ).

به این ترتیب، امنیت شامل دو وجه است؛ در وجهی تحقق امنیت در گرو «نبود خطر» است و در وجه دیگر« کسب فرصت ها و تضمین منافع و ارزش ها ».

امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای بشری است و این مقوله «قدمتی به اندازه تاریخ بشر دارد و در طول تاریخ جامعه ای را سراغ نداریم که دیرزمانی فارغ از دغدغه ها و معضلات امنیتی روزگار را سپری کرده باشد.» (خوشفر، ۱۳۷۹ :۹۶)

در حقیقت «پدیده امنیت یک پدیده ادراکی و احساسی است. یعنی برای تحقق آن باید این اطمینان در ذهن توده مردم و دولتمردان بوجود آید که ایمنی لازم برای ادامه زندگی بدون دغدغه وجود دارد اما تعیین درجه و مرتبه از امنیت که در جامعه مورد نیاز می‌باشد ممکن نیست.» (خوشفر، ۱۳۷۸ : ۹۶)

بی تردید هیچ عنصری برای پیشرفت ، توسعه و تکامل یک جامعه و همچنین شکوفایی استعدادها مهمتر از عنصر امنیت و تامین آرامش نبوده و توسعه اجتماعی ، خلاقیت  و فعالیت ارزشمند بدون امنیت امکان پذیر نخواهد بود . اصولا انسان برای رسیدن به یک درجه موفقیت در زندگی و برای رسیدن به اهداف والای انسانی بعد از برآوردن نیازهای فیزیولوژیکی که اساس موجودیتش را تشکیل می‌دهد، نیاز به وجود امنیت و احساس امنیت دارد . نیاز به امنیت پس از نیازهای فیزیولوژیکی انسان به عنوان یکی از ساختارهای اساسی و پایه ای تشکیل دهنده شخصیت فرد قلمداد می‌شود ، و تا زمانی که فرد در زندگی روزمره احساس امنیت نکند ، هیچ پیشرفتی در طول ساختار شخصیتی خود نخواهد کرد.مهمتر از امنیت ،موضوع احساس امنیت است . وجود امنیت یک جامعه به همان اندازه مهم است که احساس امنیت در آن جامعه ، و حتی بعضی از کارشناسان احساس امنیت را در یک جامعه ، مهمتر از وجود امنیت در آن می دانند چون ممکن است در جامعه ای امنیت وجود داشته باشد ولی فرد احساس امنیت ننماید .و ممکن است فرد به خاطر وجود پاره ای از عوامل مخل امنیت ،در جامعه احساس امنیت نکند . (همان: ۱۶۰).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

مفهوم امنیت اجتماعی همچون سایر مفاهیم، در حوزه علوم اجتماعی حالت گسترده ای دارد و روی نقطه خاصی متمرکز نیست. به همین جهت ارائه نظریات کلی و کالبد شکافی مفهوم امنیت اجتماعی به تنهایی کافی نیست و غور و بررسی مفهوم امنیت اجتماعی نیازمند تحدید آن به حوزه خاصی از شرایط واقعی است که برای این منظور «خانواده» در نظر گرفته شده است، چرا که خانواده در بین تمامی نهادها، سازمان ها و گروه های اجتماعی نقش و اهمیتی خاص و بسزا دارد. چنان که هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند اگر از خانواده هایی سالم برخوردار نباشد و هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای امنیت کند، اگر خانواده از امنیت بهره مند نباشد.

شهرنشینی، خطرات جانی بسیاری را رقم زده است. انواع بیماری ها، انواع تصادفات و صور گوناگون تجاوز به جان افراد موجبات بروز نگرانی های بسیار در حیات را فراهم ساخته است. در حوزه اخلاق نیز چنین است. جامعه در حال گذار در برخورد با مدرنیته رسانه ای و ناقص دچار عوارض شی سروری، لذت گرایی و اشکال گوناگون آنومی در حوزه ارزش هاست. بنابراین، خانواده در ابعاد امنیت جان، مال، شغل، امنیت عاطفی و اخلاقی، آسیب پذیر گشته است. (ساروخانی،نویدنیا،۹۰:۱۳۷۵)

احساس ایمنی ذهنی یا اعتماد به دانسته های فرد در گذشته به هیچ روی به منزله وجود امنیت واقعی یا درستی دریافت های شخصی نیست، حتی اگر برای نمونه ، فرد مرفه ای را در کشوری مرفه در نظر بگیرید، تصویر زندگی روزمره او هیچ گونه جای تردید باقی نمی گارد که امنیت در مفهوم جامع آن به طور معقول از دایره دستیابی کامل خارج است. چرا که هریک از افراد جامعه اعم از غنی و فقیر به طور نسبی در معرض تهدیدات مختلفی از جمله تهدیدات طبیعی (مانند زلزله، قحطی، سیل) تهدیدات فیزیکی یا جسمی، (درد، صدمه، مرگ) ، تهدیدات اقتصادی(سرقت یا تخریب اموال، عدم اشتغال) تهدیدات حقوقی (زندانی شدن، فقدان آزادی بیان) تهدیدات موقعیتی (از دست دادن شغل، تنزل رتبه) ، تهدیدات اجتماعی (نبود اعتماد، فقدان تعهد، ترس از دست دادن آبرو و ارزش های اخلاقی) و تهدیدات فرهنگی (عدم دسترسی به دانش و معرفت، تضعیف الگوهای فکری – رفتاری) قرار می گیرند. (محبوبی منش، ۱۳۸۱، ۱۳۹)

عکس مرتبط با اقتصاد

اگرچه امنیت مسئله مهمی است ، امابسیاری از جامعه شناسان احساس امنیت را مهم تر و ضروری تر از وجود امنیت توصیف می‌کنند و معتقدند عوامل بسیاری در فقدان یا کمبود این احساس در جوامع مختلف دخیل اند . همچنین بسیاری از دانشمندان معتقدند که امنیت یک پدیده احساسی و ادراکی است و بیشتر به احساس روانی شهروندان از عوامل تهدیدکننده جرم برمی گردد و ممکن است میزان احساس ناامنی فرد با واقعیت خارجی میزان عوامل تهدیدکننده مطابقت نداشته باشد یا بر عکس، متناسب به میزان و اثر عوامل تهدیدکننده، میزان احساس ناامنی فرد نیز در نوسان باشد. بنابراین نمی توان بیان کرد در جامعه ای که امنیت وجود دارد، حتماً احساس امنیت نیز وجود دارد، چرا که احساس امنیت از موارد دیگری همانند ذهنیت مردم از جامعه مورد مطالعه نشئت می گیرد. مثلاً ممکن است در جامعه ای امنیت از لحاظ  انتظامی و پلیسی وجود داشته باشد، اما افراد احساس امنیت نکنند. (همان: ۱۴۱)

۲-۵-۲احساس امنیت و اعتماد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ب.ظ ]




دیدگاه های مختلف  نظریه پردازان در مورد امنیت

  • نظریه پردازان رویکرد سنتی

افلاطون

افلاطون عدالت را به عنوان یکی از وسایل مهم برای رسیدن و دست یافتن به امنیت تلقی کرده است. «افلاطون (تولد ۴۲۸ قبل از میلاد) در آثار متعدد خود بویژه در کتاب سیاست معروف و در کتاب نوامیس … خواهان جامعه ای آرمانی (مدینه فاضله) است که در آن همه مردم از امنیت اجتماعی برخوردار باشند. او معتقدند بود که نباید گذاشت چه فرد و چه جامعه  یکی بر دیگری پیشی گیرد. زیرا هم در فرد و هم در جامعه انحطاط به بار خواهد آورد.» (خوشفر ، ۱۳۸۰ : ۹۷)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

ارسطو
ارسطو خواستار نظم، آرامش، امنیت و وضع قوانین معتدل در جامعه بود و معتقد بود که سوداگرای پول پرستی و افراط در ثروتمندی، فرزندان ناشایست برجای می نهند و زمینه اصلاح، بازسازی و امنیت را از بین می برند.

او می گفت: در بعد سیاسی اگر عده ای از مردم- توده ها یا اشراف جامعه- احساس مظلومیت بکنند، علیه وضع سیاسی موجود، شورش خواهند کرد. اگر اشراف حاکم باشند و نابرابری سیاسی برقرار گردد، شورش خواهند کرد. اما اگر در جامعه برابری سیاسی برقرار باشد و اشراف به این امر اعتقاد یابند که حقشان ضایع شده است و با افراد معمولی یکسان دانسته شده اند، آنگاه احساس مظلومیت کرده و علیه وضع سیاسی ظالمانه شورش خواهند نمود و همین شورش ها امنیت داخلی جامعه را از بین می برند (مرجایی، ۱۳۸۲: ۷).

توماس هابز

توماس هابز منشا و پیدایش دولت را ایجاد نظم و امنیت می داند. وی اعتقاد دارد که مردم نخستین برای جلوگیری از برخوردهای دائمی و به دلیل احتیاج به امنیت و صلح و نظم، از حقوق طبیعی خود چشم پوشی نمودند و با عقد قرار دادی، قدرت را به یک شخص تفویض کردند تا وی از جانب دیگران در ایجاد امنیت تلاش کند.» (جسمرانی فراهانی ، ۱۳۷۴ : ۸-۷)

توماس هابز در فلسفه سیاسی خود، تعریفی از انسان میکند که آن را  مبنای قرارداد و نظم اجتماعی قرار می‌دهد. به نظر او انسان موجودی خودخواه است و صرفاً به ارضای امیال فردی علاقه مند می‌باشد. انسانها ذاتاً شرورند و انسان گرگ انسانهاست . در شرایط یا حالت طبیعی ، انسانها در جنگی دائم و مرگبار علیه یکدیگر هستند. خشونت اصل و اساس این حالت است و نتیجه آن وحشت و هراس دائم همه علیه همه است. از نظر هابز ، در این حالت ، روابط انسانی اساساً به گونه ای مبتنی بر رقابت است. زیرا در صورتی هر فردی می‌تواند آنچه را نیاز دارد، داشته باشد که دیگری دست از آن بردارد . هر فرد ناگزیر است که به همنوعان خود به دیده موانعی بنگرد که در میان او و نیازمندی هایش حایل شده اند. زور و فریب موثرترین ابزاری هستند که او در مواجهه با همنوعانش به کار خواهد برد، زیر ا با به کار بستن آنهاست که او می‌تواند رقیبانش را مغلوب کند و آنها را به خدمت اهداف خویش درآورد. اما از طرفی ، ارضای امیال فردی نم یتواند با وجود این هرج و مرج در جامعه امکان پذیر باشد و راه حل نهایی آن است که انسان  با یکدیگر هم آوازه شده و یک قرارداد اجتماعی به وجود آورند. یعنی تنها فرایندی که میتواند تهدید این خشونت را از میان بردارد، انتقال داوطلبانه آن به یک نهاد است. انسانها باید حق اعمال خشونت را از خود سلب کرده و آن را برای همیشه به یک دولت مرکزیت یافته منتقل نمایند تا این دولت بر مردم حکومت کند و انسانها را کنترل کند تا نظم اجتماع ی برقرار شود . پس قرارداد اجتماعی اساس نظم اجتماعی در جامعه ، است)ورسلی، ۱۳۷۸ ، ص ۸ ؛ شرفی ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۷۶)

به این ترتیب، افراد حاضرند بخشی از آزادی خود را برای دستیابی به سطوح بهتری از امنیت فدا کنند و در این روند است که حکومت و دولت شکل می گیرد. توماس هابز هدف ، » : در باب علل و ایجاد دولت می گوید غایت یا خواست نهایی آدمیان که طبعاً دوستدار آزادی و سلطه بر دیگران اند از ایجاد محدودیت بر خودشان که همان زندگی کردن در درون دولت است دوراندیشی درباره حفظ و حراست خویشتن و به تبع آن تأمین زندگی رضایت بخش تری است؛ یعنی اینکه هدف آنها رهانیدن خویشتن از همان وضع جنگی محنت باری است که پیامد ضروری امیال طبیعی آدمیان در زمانی است که قدرتی مشخص و مشهود وجود نداشته باشد تا ایشان را در حال ترس و بیم نگه دارد و به موجب ترس از مجازات ، نسبت به اجرای پیمان های خویش و رعایت قوانین طبیعی ملزم و متعهد کند. زیرا قوانین طبیعی )همچون عدالت، انصاف، اعتدال، ترحم( به خودی خود و بدون وجود ترس از قدرتی که موجب رعایت آنها گردد، مغایر ب ا امیال طبیعی ماست که ما را به غرض ورزی، غرور و کینه جویی و غیره رهنمون می گردند و عهد و پیمان ها بدون پشتوانه شمشیر تنها حرف اند و به هیچ روی توان تأمین امنیت آدمی  را ندارند (هابز، ۱۳۸۷ ، ( ۱۸۹

پس هابز تنها راه را تأسیس یک قدرت عمومی می داند و معتقد است :مردم دولت ها را ایجاد کردند تا از آنها در مقابل تهاجم خارجیان و نیز صدمه به یکدیگر دفاع کنند و در نتیجه چنان امنیتی به وجود بیاورند که بتوانند با کوشش خود و بهره گیری از امکانات زمین، رشد پیدا کنند و رضایتمندانه زندگی کنند بنابراین به عقیده  هابز تنها دولت و قدرت است که می‌تواند محور اصلی تأمین نظم اجتماعی شود و در نتیجه امنیت اجتماعی انسان ها فقط از طریق دولت و ، قدرت واحد تأمین می‌شود )شرفی ، ۱۳۸۴ ،( ۱۷۶

تونیس

تونیس آلمانی با طرح مفاهیم گمنشافت و گزلشافت به تبیین مفهوم امنیت اجتماعی پرداخته است. از نظر او گمنشافت، نشان دهنده اجتماع و گزلشافت نشان دهنده جامعه است. گمنشافت با پیوندهای نزدیک، صمیمانه، شخصی، علاقه به رفاه همدیگر، همکاری و اعتماد متقابل مشخص می‌شود. ویژگی چنین جمعی، کوچکی آن، بقای روابط سنتی در درون و سرنوشت مشترک اعضای آن است. ولی گزلشافت بر رقابت، نقص شخصی، کارآیی، پیشرفت و تخصص استوار است. تونیس از community security یاد می کند. که در واقع مربوط به گمنشافت و حفظ آنها از خطرات و آسیب‌ها است و این مشابه مفهومی است که بوزان تحت عنوان societal security مطرح کرده است. ( توسلی ، ۱۴۱:۱۳۸۲)

 

- دیدگاه های جامعه شناسان معاصر

  • رویکرد اجتماعی یا مدرن

ویور

در میان نظریه پردازان امور امنیتی ویور امنیت اجتماعی را توانمندی جامعه برای مراقبت از خصوصیات  و ویژگی های بنیادین خود، در شرایط تغییر و تهدیدات عینی و احتمالی تعریف نموده  و بر ارتباط نزدیک میان هویت جامعه و امنیت تاکید داشته خاطر نشان می کند که جامعه امنیت هویتی اش را طلب می کند .ویور ،تمرکز اساسی و اصولی پدیده امنیت اجتماعی رابر هویت های مرکب جمعی در مقیاس بزرگ مانند هویت دینی و مذهبی  و هویت های قومی و طایفه ای قلمداد نموده  که کار ویژ ه هایی  جدا از دولت دارند . او هویت  را به مثابه  مفهوم گویا  و روشن امنیت اجتماعی تلقی می کند و اعتقاد دارد که در شرایطی امنیت اجتماعی موضوعیت پیدا می کند که اجتماع احساس کند هویتش در معرض خطر جدی قرار گرفته است و هویت عبارتست از آنچه که موجب شناسایی شخص باشد یعنی آنچه باعث تمایز یک فرد   از فرد دیگری گردد ،هویت در  خلاء  مطرح نمی شود . هویت به معنای چه کسی بودن ،از نیاز طبیعی انسان به شناخته شدن و معرفی شدن به  چیزی یا  جایی  نشئت می گیرد . این احساس نیاز به تعلق، نیاز ذاتی و اساسی است که در هر انسانی وجود دارد .

باری بوزان

امنیت اجتماعی (societal security) اولین بار و به صورت منسجم توسط «باری بوزان» Barry Buzan در کتاب «مردم، دولتها و هراس »به کار برد (روی،  ( ۳:۱۹۹۶ مطرح شد. به عقیده بوزان امنیت بشری به پنج دسته تقسیم می‌شود که عبارتند از: امنیت نظامی، امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، امنیت زیست محیطی.

عکس مرتبط با اقتصاد

امنیت اجتماعی از نظر بوزان به حفظ  ویژگیهایی اشاره دارد که بر اساس آن، افراد خود را به عنوان عضو یک گروه اجتماعی قلمداد می‌کنند، یا به عبارتی، با جنبه هایی از زندگی فرد ارتباط پیدا میکند که هویت گروهی او را شکل میدهد )بوزان؛ ویور، ۴-۵:۱۹۹۸ )در آراء بوزان حوزهایی از حیات که فرد خود را بدان متعلق می داند و در برابر آن »  ما« به واسطه ی مفهوم احساس تعهد و تکلیف میکند مورد نظر است. بنابراین هر عامل و پدیده ای که باعث ایجاد اختلال در احساس تعلق و همبستگی اعضاء یک گروه گردد، در واقع هویت آن گروه را به مخاطره انداخته و تهدیدی برای امنیت اجتماعی آن قلمداد می گردد )بوزان،۳:۲۰۰۰). در دیدگاه او، همبستگی افراد یک جامعه، علاوه بر حفظ و بقاء، نیازمند حمایت و تقویت نیز است که این امر در سایه ی برخورداری از امکانات صورت می گیرد. به میزانی که افراد جامعه از امکانات مختلفی چون، آموزش، بهداشت، رفاه، آزادی و غیره بهره مند گردند، احساس خشنودی از تعلق به چنین جامعه ای داشته و دلبستگی میان آنها تقویت شده )  نویدنیا، (۱۳۸۵   و در نتیجه احساس امنیت آن ها افزایش خواهد یافت .

نکته ی دیگر، اینکه بوزان و ویور امنیت را در دو بعد عینی و ذهنی  مطرح کرده و اظهار می دارند که تهدیدهای امنیتی در دامنه ای وجود دارند که به طور ذهنی نیز قابل تجربه هستند )بوزان؛ ویور؛ دوویلد : ۱۹۹۸،۱) بوزان، نقطه ی آغازین امنیت را ذهنی و مبتنی  بر تصمیم بازیگران معرفی می کند. او بیان می دارد که، مسأله ی امنیت در اجتماع شناخته می‌شود، زیرا بازیگران می توانند به آن رجوع کنند و برخی پدیده ها را به عنوان تهدید نگاه کنند )ابراهیمی ، ۴۴۶:۱۳۸۶).

تئودور کمپر

از دیگر تئور ی ها ی موجود درباره میزان احساس امنیت افراد مدل پایگاه - قدرت تئودور کمپر است که در سه فرضیه اصلی خلاصه می گردد.

۱٫هرچه شخص در روابط اجتماعی افزایش قدرتی ر ا تجربه کند، احساس رضایت وی از امنیت و اعتماد بیشتر خواهد بود

  1. هرچه شخص انتظار به دست آوردن قدرت در روابط اجتماعی را داشته باشد ولی آنرا بدست نیاورد، احساس اضطراب او و به صورت بالقوه احساس ترس او بیشتر خواهد بود

۳٫هرچه شخص بیشتر احساس کند که پایگاه ش در روابط اجتماعی در حال صعود است    ، احساس رضایت و رفاه او بیشتر خواهد بود (رفیع پور، ۱۳۶۴ : ۶۰-۶۲)

 آنتونی گیدنز:

گیدنز زندگی اجتماعی انسان را واجد الگومندی و ضابطه مندی خاصی می داند که به واسطه آن زندگی بشر همواره سامان می یابد و این سامان یافتگی تا حدودی تلقی شده و عمدتاً برنامه ریزی بر آن در ظاهر به صورت ناآگاهانه جلوه می کند و گیدنز آن را فرایندی می داند که در خلال آن الگوهای روابط بین انسانی شکل می گیرد. به نظر وی این الگویابی زندگی اجتماعی به مسئله «ساخت یابی» منتج می‌شود که در جامعه قابل احصا می‌باشد و این امر تداوم زندگی را باعث شده و «امنیت وجودی» را تضمین می کند. بر این مبنا گیدنز امنیت وجودی را چنین تعریف می کند: امنیت وجودی به وضعیت ذهنی راحت و مناسبی اشاره دارد که در آن فرد به فعالت های بدیهی، در محیطی آشنا و به همراه دیگر افرادی که تهدیدی برای او به وجود نمی‌آورند، مشغول است. به طور خلاصه زمانی که فرد می داند چطور به کار خود ادامه دهد بدون آنکه وقفه و مزاحمتی برای او به وجود آید حالتی ذهنی و روانی در وی بروز می کند که این حالت همان امنیت وجودی (احساس امنیت) است. چنانچه این فرد بازیگر و عامل به طور کلی توانایی ادامه فعالیت را از دست بدهد، وضعیتی که ممکن است پیامد زلزله ای باشد که به لحاظ اجتماعی همه را فلج کرده یا ناشی از جراحتی باشد که فرد را به لحاظ روحی فلج کرده است، در چنین حالتی فرد احساس درماندگی، نگرانی و بی ثباتی کامل (احساس ناامنی) می کند (کوهن به نقل از استونز، ۱۳۷۹: ۴۳۱- ۴۳۲).

گیدنز با عبور به سلامت از چاله هایی که معمولا جامعه شناسان را در خود گرفتار می نماید به مفهوم امنیت و احساس امنیت یک نگاه تقریبا جامعی دارد. مباحثی چون روابط اجتماعی، خطر کردن و مخاطره، اضطراب وجودی، نظام های مجرد و اعتماد بنیادین متغیرهایی هستند که امنیت و احساس امنیت را با تبیین آن ها می توان توضیح داد.

اعتماد و امنیت از دیدگاه گیدنز

در همه‌ی دوران‌های تاریخ بشر، تمامی جوامع به لحاظ حیات وسلامت و سایر جنبه‌های زندگی درمعرض تهدید و خطر بوده‌اند و از این رو به تعبیر برخی ازجامعه‌شناسان می‌توان تمامی «جوامع را جوامع مخاطره‌آمیز» قلمداد کرد. با این حال، جامعه شناسان بسیار دیگری نظیر «بک » و «گیدنز» این اصطلاح را منحصرا برای توصیف روندهای دوران معاصر و جهان مدرن به کار می‌گیرند از این منظر جوامع ماقبل مدرن، جوامع مدرن اولیه و جوامع معاصر یا جوامع مدرن متأخر قابل تقسیم و جداسازی می‌باشند.

بک معتقد است که گفتمان مخاطره از جایی آغاز می‌شود که اعتماد به امنیت پایان می‌یابد. به نظر او، به این ترتیب مفهوم مخاطره و اعتماد(۱۳۷۷)، نشان می‌دهد که اعتماد نیز به مثابه‌ی چیزی مربوط به آینده است و نه گذشته و با مفهوم اعتماد به معنای دینی‌اش که با اشکال سنتی‌تر تعهد و اخلاق سروکار داشتند. تفاوت می‌یابد(گیدنز، ۱۳۸۰:۱۸۶). ازسوی دیگر، گیدنز «امنیت هستی‌شناختی» را به مثابه‌ی پدیده‌ای عاطفی توصیف می‌کند که در بردارنده‌ی اطمینانی است که اغلب انسان‌ها در جریان استمرار هویت نفسانی خود و در جریان پایداری محیط اجتماعی و مادی پیرامون کنش، فرا می‌گیرند. این امر، اعتماد را در قابلیت اطمینان اشخاص و چیزها جای داده وتعریف می‌کند. بنابراین، اعتماد را در قابلیت اطمینان اشخاص و چیزها جای داده وتعریف می‌کند. بنابراین، اعتماد ممکن است به عنوان شیوه‌ای روان‌شناختی برای مقابله با مخاطرات تلقی شود و در غیر این صورت کنش فلج می‌شود یا به احساساتی نظیر غرق‌شدگی، وحشت و اضطراب می‌ انجامد (لاپتون، ۱۳۸۰:۳۱۰).

نقطه نظرات گیدنز را می توان به ترتیب زیر خلاصه کرد:

- کنش‌گران فعالیت‌ها و نیز زمینه‌های اجتماعی و مادی‌شان را پیوسته بازتاب می‌کنند؛

- واحدهای پایه‌ای ساختار اجتماعی، نقش و منزلت یک فرد نیست، بلکه موقعیت‌هایی با کردار تعریف شده است؛

- مخاطره و اعتماد در هم‌بافته‌اند واعتماد معمولا درخدمت تقلیل یا تخفیف خطرهایی عمل می‌کند که انواع خاصی از فعالیت بشری با آن‌ ها روبه‌رو هستند؛

- مخاطره تنها به کنش فردی ارتباط ندارد، محیط‌های مخاطره‌ای وجود دارند که به گونه‌ای جمعی برتوده‌هایی از افراد تأثیر می‌گذارند؛

- اعتماد واحساس امنیت در بزرگسالی به اعتماد بنیادی وخلاقیتی بازمی‌گردد که در کودکی شکل می‌گیرد؛

- نقطه‌ی مقابل اعتماد به عمیق‌ترین معنای آن، حالتی ذهنی است که خلاصه‌اش همان نگرانی یا هراس وجودی است؛

- نتیجه‌ی تجربه‌های بی‌اعتمادی، تعریف اعتماد به دیگری به عنوان یک عامل اعتماد پذیر وبا صلاحیت وسر ریز اضطراب وجودی است (گیدنز(۱۱۸-۱۱۹,۴۰-۱۳۷۷:۴۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ب.ظ ]




 

 

هر عامل و پدیده ای که باعث ایجاد اختلال در احساس تعلق و همبستگی اعضای یک گروه گردد، در واقع هویت آن گروه را به مخاطره انداخته و تهدیدی برای امنیت آن قرار می گیرد. همچنین به نظر روانشناختانی که در حوزه امنیت اظهار نظر کرده اند، برآورده شدن یکسری نیازها بر میزان ایمنی آنها تأثیر می گذارد و هر چقدر افراد این نیازهایشان را تا حد مطلوب بیشتر ارضاء کنند احساس امنیت و آرامش بیشتری خواهند کرد که حسن تعلق خاطر و عشق و حسن صیانت از جمله آنهاست. امنیت وجودی انسانها نیز یکی از مفاهیمی است که بر روی آن در این بخش تاکید زیادی شده است. همانطور که قبلا نیز آمد، امنیت وجودی عبارتست از وضعیت ذهنی راحت و مناسبی که در آن فرد به فعالیت های بدیهی در محیطی آشنا و به همراه دیگر همراهی که تهدیدی برای او به وجود نمی آورند، مشغول است.

دانلود پایان نامه

به طور خلاصه زمانی که فرد می داند چطور به کار خود ادامه دهد، بدون آنکه وقفه و مزاحمتی برای او ایجاد شود، حالتی ذهنی و روانی در وی بروز می کند که این حالت همان امنیت وجودی (احساس امنیت) است.

پس از دسته بندی های صورت گرفته نظریات احساس امنیت، وارد مبحث احساس امنیت همسران در زندگی مشترک می شویم و همچنین ابعاد مورد نظر آن در این تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم.

 

 

 

۲-۷ احساس امنیت همسران

یکی از کوچکترین اشکال اجتماع طبیعی، خانواده است. خانواده یک اجتماع با یک «ما» ی کوچک است که در آن تعهدات اجتماعی  و علقه های زناشویی (پیوند دوستی) نسبتا پایدار بین حداقل دو نفر (زن و مرد) با پشتوانه تعاملات گرم و انتشاری وجود دارد. اجتماع شخصی، اجتماع دوستی، اجتماع همبستگی، اجتماع قومی از دیگر اشکال اجتماع طبیعی هستند. (چلبی، ۱۳۸۲ : ۶۹)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

امنیت اجتماعی خانواده عبارت است از حفظ حریم زندگی خانوادگی از خطرات و تهدیدات، همچنین ارتقاء سطح زندگی خانوادگی با اتخاذ تدابیری جهت کسب فرصت های زندگی. در اینجا “خطرات و تهدیدات به کلیه مخاطراتی اطلاق می‌شود که در روابط گرم و عاطفی، صمیمی و محبت آمیز خانواده اختلال ایجاد نماید و احساس نزدیکی و همدلی میان آنان را از بین ببرد. (چلبی :۱۳۷۵: ۷۰)”

در واقع، حراست و نگهداری از احساس « مایی » خانواده ریشه در حفظ روابط گرم، عاطفی و صمیمانه میان افراد دارد.

حال برای حفظ این روابط چهره به چهره و محبت آمیز و پا برجا ماندن احساس ،« مایی » لازم است خانواده به پشتوانه عینی و واقعی برای دفع خطرات و کسب فرصت ها مجهز شود. (ساروخانی،نویدنیا :۱۳۸۵)

همانطور که در فصل سوم خواهد آمد، ابعاد احساس امنیت در زندگی زناشویی در این پژوهش ابعاد احساس امنیت مالی، احساس امنیت روانی و احساس امنیت نسبت به تداوم زندگی زناشویی است. برای توضیح بیشتر احساس امنیت روانی از نظریه هایی استفاده نموده ایم که در زیر می آید.

خانواده خود یکی از ارکان مهم آموزش و تامین امنیت در جامعه است. همه رفتارها، حالات و سکنات والدین خود بزرگ ترین منبع آموزش مقولات امنیتی می‌باشد، فردی که در خانه خود در ناامنی به سر برده و آموزش های مستقیم و غیرمستقیمی در زمینه ارتباط برقرار کردن با دیگران دیده باشد، بعید به نظر می‌رسد بتواند رفتار سالم و موفقی را از خود بروز دهد و بالعکس.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ب.ظ ]




بررسی ابعاد احساس امنیت

- احساس امنیت روانی

آنچه موجب امنیت روح و ذهن آدمی می گردد، تحت عنوان عوامل ایجاد امنیت روانی می آید و آن چه موجب عدم امنیت روانی است به منزله تهدیدات امنیت نام برده می‌شود .

روابط گرم یا روابط با صبغه عاطفی مثبت، پایه و مایه اجتماع و جامعه است. پایه هر نظم اجتماعی حتی درجوامع مدرن عاطفه است و این ریشه در وابستگی عاطفی به جمع (احساس عضویت) و روابط عاطفی در جمع دارد (مونچ ۱۹۸۸، ولمن و همکار ۱۹۸۸، فارارو ۱۹۸۹، مزوروویچ ۱۹۹۱، بوسول ۱۹۹۴، چلبی ۱۳۷۲). کم و کیف روابط عاطفی و آرایش آنها در جامعه تا حد قابل ملاحظه ای چند و چون نظم اجتماعی و اخلاق اجتماعی را مشخص می سازد. در صورتی که به هر دلیل روابط گرم در عرض جامعه به سردی گراید و احساس تعلق کنشگران به جامعه سست شود، به همان نسبت نیز اعتماد اجتماعی و نظم هنجاری  و تعهدات جمعی و عمومی تضعیف می شوند. (چلبی، ۱۳۷۲ : ۱۵۷)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

یکی از نیازهای انسانی نیاز به عشق و محبت است، زن نیاز دارد که مورد محبت و علاقه شوهرش باشد، او نیاز دارد که همسرش محبت خود را چه به صورت کلانی یا رفتاری به مناستبهایی به وسیله هدیه به او ابراز کند، در عرصه عشق و محبت است که زن و شوهر یکدیگر را کاملا درک می‌کنند و به خواسته های یکدیگر احترام می گذارند. طبق تحقیقات آندره میشل (۱۹۷۱)، رضایت زن از شوهرش به همدلی شوهر به زن، همدلی زن نسبت به شوهر و تفاهم زن و شوهر بستگی دارد.

همچنین طبق نظریه نظم چلبی، وابستگی عاطفی تولید تعهد می کند و تعهد و علاقه اجتماعی نیز عناصر اصلی تشکیل دهنده هنجارهای اجتماعی و اخلاقی هستند. پس بدون نوعی وابستگی عاطفی، نظم هنجاری غیر ممکن است. پایه نظم هنجاری جامعه عاطفه است. احساس تعلق به جمع، اعتماد اجتماعی متقابل، دوستی متقابل که از مشخصه های اصلی همبستگی اجتماعی اند، همگی ریشه در وابستگی عاطفی دارند. وابستگی عاطفی یکی از ارکان اصلی اجتماع است.

هرگاه تعامل، بخصوص تعامل اجتماعی، تداوم پیدا کند، به رابطه اجتماعی تبدیل می‌شود و این رابطه باعث وابستگی عاطفی می گردد، پس رابطه اجتماعی وابستگی عاطفی تولید می کند و وابستگی عاطفی ایجاد شده نیز بنوبه خود حافظ این رابطه می گردد. علاوه بر رابطه اجتماعی که خود فی نفسه تولید وابستگی عاطفی و علاقه اجتماعی می نماید، در بستر تعاملات اجتماعی، نوعی جامعه پذیری یا اجتماعی کردن صورت می گیرد. بدین ترتیب که فرد می آموزد که عضو چه گروه (هایی) یا ما (هایی) است و همزمان به عنوان عضو آن (ها) مورد خطاب قرار می گیرد.

در فرایند جامعه پذیری یا شاید بهتر است گفته شود فرایند آموزش و پرورش، هم پتانسیل های عاطفی فرد پرورش می یابند و هم فرد بتدریج گرایش عاطفی مثبت نسبت به دیگران و «ما» (های) معین پیدا می کند. بعد از تولد، فرد اولین تجربه اجتماعی خود را در نظام اجتماعی خانواده کسب می کند. خانواده اولین آژانس جامعه پذیری، اولین هویت جمعی که همانا احساس عضویت در اجتماع طبیعی خانواده است، کسب می‌شود.

در حقیقت به نظر می‌رسد که سعه صدر فرد بستگی به نوع وابستگی عاطفی او دارد. اگر فرد میل به وابستگی عاطفی تعمیم یافته را در نظام شخصیتی خود کسب کرده باشد، همه انسانها را از خود می داند و در قبال همه احساس تعهد و تکلیف می کند. همه افراد در تعریف او از ذوستی جای می گیرند. (چلبی، ۱۳۸۲ : ۱۰۲- ۱۰۱)

با توجه به توضیحاتی که در بالا آمد می توان احساس امنیت همسران در زندگی مشترکشان را با وجود نظم در خانواده و همچنین وابستگی عاطفی و انسجام در خانواده مرتبط دانست و احساس امنیت روانی بین همسران را اینگونه تعریف کرد: اطمینان از آن که دیگران ما را دوست دارند و بود یا نبودمان برایشان اهمیت دارد، دردها و مصائب ما آنان را نیز دچار اندوه و غم می کند و مسائلی از این قبیل که در جهان احساس و عاطفه قرار می گیرند. همچنین تضمین اصول و الگوهای اخلاقی در روابط و مناسبات افراد مانند اعتماد، صداقت، حسن نیت، سعه صدر، خیرخواهی و غیره. (ساروخانی،نویدنیا :۱۳۸۵)در این تحقیق، امنیت عاطفی توسط میزان مخاطره آمیز بودن شاخص های زیر مورد اندازه گیری قرار گرفته است در این تحقیق، امنیت روانی توسط شاخص های زیر مورد اندازه گیری قرار گرفته است: میزان روابط چهره به چهره، همدردی و صمیمیت، عاطفه و محبت.

  • نظریات مرتبط با مفهوم احساس امنیت روانی بین همسران

همانطور که در بالا آمد برای مفهوم سازی و توضیح احساس امنیت روانی  در زندگی مشترک همسران، از نظریات احساس انسجام خانوادگی - با توجه به اینکه تعهد عاطفی و همبستگی بین زن و شوهر را می رساند- کمک گرفته ایم. همچنین نظریه های تعارض زناشویی نیز  از آنجا که بیانگر نیازهای زناشویی، انتظارات و کشمکش های زناشویی است و می‌تواند بیانگر  آرامش و روابط صمیمانه میان مرد و زن و همچنین احساس امنیت روانی همسران در خانواده باشد می‌تواند کمک دهنده ما در این پژوهش باشد. همچنین در این قسمت از نظریه های رضایت زناشویی برای مفهوم سازی واضح تر احساس امنیت روانی کمک گرفته ایم. همانطور که هاوکینز (۱۹۸۶) رضایت زناشویی را   «احساس ذهنی رضایت، خشنودی، و لذت تجربه شده در هریک از زوجین وقتی جنبه های مختلف زندگی مشترک خود را در نظر می گیرند» می داند (به نقل از اندرسون، راسل و شوم، ۱۹۸۳) می توان این مفهوم را با بعد احساس امنیت روانی که یکی از ابعاد  احساس امنیت در زندگش مشتر ک است مرتبط دانست. این بعد احساس امنیت شامل احساس خشنودی و خوشحالی از داشتن روابط عاطفی (گرم و صمیمی) با همسر است که می توان  برای شفاف سازی و عملیاتی کردن بیشتر آن از این نظریه استفاده نمود.

 

  • انسجام خانوادگی

انسجام اجتماعی، علل و دلایل آن، حضور و غیاب و اشکال و انواع آن، یکی و شاید مرکز ی ترین مسئله جامعه شناسی در گذشته و حال بوده است . این سازه جامعه شناختی به دلیل تحول شرایط جوامع و شکافهای عمیق تاریخی که به واسطه مدرنیته و اثرات و تبعات آن به وجود آمده، تغییرات عمیقی به خود دیده و ازاین رو بررسی و مطالعه علل مقوم و محلّل آن ابعاد گسترده ای به خود گرفته ، الگوهای سیاست ورزی، فرهنگ و حتی حوزه های شخصی زندگی، « جهانی شد ن » است. در پرتو انسجام و همبستگی اجتماعی و تعاریف و تلقیها از آن و حتی صور تحقق آن در جوامع امروزین  دستخوش تحولات شگرفی شده است. لذا انسجام را چه از نگاه «دورکیم» به شکل «مکانیکی» و «ارگانیکی» ببینیم، چه از نگاه «مارکس» مبتنی بر همسازی «روابط و نیروهای تولید» یا از نگاه پست مدرنیستها به صورت امری متکثر و پاره پاره ببینیم، مسئله ایست که نیازمند بررسی کاوش هرچه بیشتر است. (کلانتری، فرهادی، ۱۳۸۰ : ۱۰۲)

انسجام به عنوان یکی از ساختارهای پرنفوذ خانواده، احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای یک خانواده نسبت به هم دارند. (السون،۱۹۹۹) لینگرن (۲۰۰۳) انسجام را به صورت احساس نزدیکی عاطفی با افراد دیگر تعریف می کند، از نظر او دو کیفیت مربوط به انسجام در خانواده مشتمل بر تعهد و وقت گذراندن با هم است. منظور از تعهد میل به به صرف وقت و انرژی در فعالیت های خانواده است.

از آنجایی که نظم و انسجام در درون خانواده به میزان زیادی بر احساس امنیت روانی همسران در زندگی مشترکشان تأثیر می گذارد به نظریه های نظم در این قسمت اشاره می‌شود.

 

تئوریهای نظم اجتماعی

نظم اجتماعی از مفاهیم بنیانی جامعه شناسی است و اصولاً جامعه بدون نظم غیر قابل تصور است. در زمینه ثبات و نظم اجتماعی و در مقابل آن تغییر اجتماعی و بی نظمی، دیدگاه های محققان و جامعه شناسان متفاوت می‌باشد . به عنوان مثال، اساس مطالعات اگوست کنت اولین جامعه شناس نام آور سبز فایل - درباره نظم اجتماعی و علل فروپاشی نظم کهن و استقرار نظم نو می‌باشد . وی مطالعات بس یاری در زمینه ایستایی و پویایی انجام داده است ، به طوری که پویایی و ایستایی دو مقوله اصلی جامعه شناسی کنت محسوب میشود. کنت جامعه شناسی را به دو بخش عمده تقسیم میکند: استاتیک ایستاو دینامیک پویا موضوع مورد مطالعه جامعه شناسی استاتیک، نظم ساختاری حاکم بر جامعه است.  در بحث ایستایی که کنت آن را اجماع اجتماعی می نامد، جامعه همچون یک ارگانیسم زنده در نظر گرفته می‌شود که در آن بررسی کارکرد یک اندام بدون قرارگرفتن آن در کل زنده ای که خود جزو آن است ، امکان پذیر نیست؛ برعکس، موضوع جامعه شناسی دینامیک، پیشرفت و توسعه است. در واقع پویایی اجتماعی نشیب و فرازهایی را که این نظم بنیادی پیش از رسیدن به مرحله نهایی پوزیتیویسم در مسیر خود پیموده است، برای ما ترسیم میکند. پویایی تابع ایستایی است و بر اساس نظم هر جامعه انسانی است که چگونگی تاریخ فهمیده میشود )آرون،  ۱۳۸۲ ، ۱۱۶-۱۱۵) کنت توافق ذهنها بر اصول اخلاقی را علت نظم اجتماعی میداند و ناهماهنگی عمیق فکر ی و به عبارت دیگر هرج و مرج فکری را اساس بی نظمی اجتماعی به حساب میآورد. امیل دورکیم  نیز مانند کنت از نابسامانی اجتماعی بیزار و هراسان بود ومعتقد بود که میتوان نابسامانی های اجتماعی را با اصلاحات اجتماعی کاهش داد. در واقع دورکیم به دنبال آن بود که علت این نابسامانیهای اجتماعی را شناسایی کند و برای خروج از آنها راه حل ی بیابد . همچنین دورکیم همبستگی اجتماعی  را عامل حفظ و بقای جامعه میداند که نظم اجتماعی را به همراه دارد که خود معلول اشتراک اخلاقی و اخلاقیات مشترک است. پس از نظر دورکیم مبنای نظم جامعه امنیت اجتماعی ،عامل اخلاقی است نه سیاسی یا اقتصادی. بر این اساس دورکیم معتقد است در جوامع سازمان یافته ای که مبتنی بر اصول و قواعد اخلاقی باشند، نظم اجتماعی نیز حاکم خواهد بود، به همین جهت در جوامع ابتدایی که دارای همبستگی مکانیکی هستند و اخلاقیات مشترک وجود دارد، نظم اجتماعی نیز به شدت حاکم است و با هرگونه تخلفی به شدت برخورد میشود. اما با پیچیده تر شدن جوامع، وجدان جمعی کاهش یافته ، نظام مشترک اخلاق ی از بین می رود و در نتیجه هرج و مرج و نابسامانی حاکم میشود. دورکیم بسیاری از مشکلات زمان خود را ناشی از کاهش قدرت این نظام مشترک؛ اخلاقی می داند(کوزر،۱۳۸۳ : ۱۹۰)

عکس مرتبط با اقتصاد

دورکیم معتقد است در جامعه ای که فرهنگ مشترک و قوی در مورد اعتقاد عمومی وجود دارد، همبستگی اجتماعی استحکام و نظم اجتماعی، عینیت بیشتری خواهد یافت و این مهم ترین عاملی می‌شود تا نظام اخلاقی و نظام باورها، ارزشها و هنجارهای مشترک را به مردم یک جامعه هدیه کند که در پرتو ی آن نظم اجتماعی برقرار بماند و جرم ، نابهنجار ی و خودکشی کاهش یابد و هرج و مرج رخت بربندد و به تبع آن امنیت و ثبات اجتماعی برقرار گردد (صدیقی اورعی، ۱۳۷۶ ، ۱۴۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم